عسکر مولایی کتکی – در همه انتخابات یک فرایند تصمیمگیری وجود دارد که طی آن مردم یا بخشی از مردم برای ادارهٔ امور عمومی خود کاندید مورد نظر خود را برای مقامی رسمی به مدت معلوم با ریختن رأی به صندوقهای انتخاب نمایند. این فرایند رفرمیسم از سدهٔ ۱۷ میلادی به این سو، جهت تحقق دموکراسی به عنوان یک رخ داد مردمی بنا نهاده شد.
این فرایند گستره ای از فعالیت های ملی و محلی را سیاست گذاری می نماید. در ایران ما یکی از مهم ترین انتخابات ریاست جمهوری ست که ریل گذاری که منطبق با قوانین ساری و جاری کشور کلیه برنامه های داخلی و خارجی را ساماندهی و توسعه کشور را بنا می گذارد. اما این مهم چرا دچار نشت جایگاه واقعی خود گردید.
برای پرداخت به این موضوع نقش سه گانه مردم حاکمیت و احزاب در پیداش و موفقیت این پروسه بسیار حائز اهمیت هستند. آنچه در این نگارش ملاک ارزش گذری در موفقیت یک انتخابات موثر هست مورد واکاوی ست. وقتی صحبت از انتخاب می شود منظور باید روشن بیان گردد.
هدف وجود سلایق و نظرات گوناگون با تنوعات مختلف در سرنوشت ملی کشور، در گام اول نبود احزاب ریشه داری ، که بدون طرح و برنامه ها متقن و برنامه عملیاتی پاسخگوی عملکرد خود باشند وجود ندارد و همین عاملی ست که جریانات محفلی با توسل به ریسمان قدرت این فرصت را برای خود ایجاد کنند و در نهایت با همکاری چنین کانون هایی موفق به کسب این کرسی مهم گردند و نوعی پدرخواندگی را در کشور نهادینه کنند تا منافع مادی و معنوی را بین خودی ها تقسیم کنند.
هرچقدر از قبل سیاست های نابخردانه این جماعت کشور به قهقرا و نیستی برود و مردم آسیب ببیند نه تنها پاسخگو نیستند بلکه طلب کار مردم هم هستند. در گام دوم گرچه به صورت نصف و نیمه هم اکنون بخشی از جامعه در این فرایند به حق انتخاب دست یافته اند. اما به دلیل اعمال سلیقه صاحبان قدرت در انتخابات متعدد نوعی بی اعتماد شکل گرفته که امکان وجود تنوعات منتخبین وجود ندارد یا نوعی تردید در انتخابات پیشرو سایه افکند.
گام سوم مردم جامعه ایران به خوبی نشان داده که در بزنگاههای تاریخی برای حفظ موجودیت کشور و منافع ملی خرد ورزانه و معقول فضای عمومی کشور را تحلیل می نماید این سربازان همیشه در صحنه نظام که به باور نگارنده هنوز خروجی صندوق را مهم ترین گام جهت ایفاد حقوق خود می دانند با همه تلخ کامی ها و نیستی که منتخبین با سیاست گذاری های نادرست خود در زندگی آنها بوجود آورده اند. از ایران آینده ای که دچار هرج و مرج و بهم ریختگی گردد ترس دارند و در بدترین حالت اتفاقات را به زمان می سپارند.
این رویه عملکردی هشدار به مسولینی ست که ریل گذاری خود را مبتنی برخواست مردم تعیین کنند. وانگهی انتخابات پیشرو گرچه با وجود کاندیدهای دو طیفی که سال هاست سیاست های این دو جریان ایران امروز را با چالش ها مواجه نمود هیچ ژنرالی ندارد. در جریان اصولگرا تعدد کاندیداها با داشتن حواشی فروان و در جریان اصلاح طلب نیروی سالم اما بدون ساختار و برنامه در این عرصه پا به میدان نهاد.
این فرایند در کنار گستره ای از کنش های سختگیرانه هسته اصلی قدرت و وجود مشکلات اقتصادی فرهنگی اجتماعی شورو هیجان و میل مردم برای یک انتخابات پرشور در تراز منافع ملی را آماده نساخته گرچه حاکمیت با نگاه قوم گرایی جهت جذب مردم به تایید صلاحیت ها پرداخته اما امکان اینکه در دراز مدت این فقره خود یک آسیب باشد وجود دارد.
برای برون رفت از شرایط کنونی تنها راه جذب مردم اعتماد سازی و برآورد سازی خواسته های واقعی مردم و احساس شراکت با حاکمیت میتواند این گره سفت را بگشاید و امکان آشتی ملی را فراهم نماید. برای برون رفت در وضعیت کنونی مشاهده مردم از عدالت ورزی حاکمیت در تقسیم امکانات به نفع کاندید حاضر در انتخابات بسیار مهم هست.
هرگونه سوگیری یا گسیل امکانات به نفع کاندیدی خاص جز نشت بی اعتمادی و فاصله مردم با حاکمیت منافعی برای نظام و مردم ندارد. و ترک های شکل گرفته را تبدیل به گسل می نماید که امکان ترمیم آن سخت هست.
نتیجه: اینکه در این شرایط سخت و قهر اجتماعی صادقانه بحران های موجود را با مردم در میان بگذاریم و از بین کاندیدهای موجود فردی که سابقه سلامت نفس و توانایی مدیریت داخلی و خارجی را دارد با تمام امکانات به مردم معرفی نماییم تا اعتماد از دست رفته را به جامعه بر گردانیم تا جایگاه واقعی ایران در جهان تثبیت و بحران های اطراف خنثی گردند و زندگی مردم در این بازی سه گانه حاکمیت احزاب مردم از بی ثباتی و نا امید خارج و ریل منطقی به خود گیرد.