“شیامالان” را با فیلم “حس ششم “می شناسیم، او خود را به عنوان فیلمسازی با علاقه و گرایش به سینمای مرموزبه جهانیان معرفی کرد ، هرچند در دو فیلم بعدی یعنی” شکست ناپذیر” و” نشانه ها” به اندازه فیلم “حس ششم “مرموز نبود ولی بازهم به عنوان یک ذهن پیچیده و پویا در این نوع سینما مطرح گردید .
“شیامالان “را در فیلم دهکده باز هم می توان مرموز و اسرار آمیز و علاقمند به وحشت تلقی کرد ، اما به گونه ای دیگر ، فیلم “دهکده “از نظر ساختار یک سر و گردن بالاتر از بقیه فیلم های اوست .
در این فیلم تماشاگر با وهم ، روح و موجودات فضایی سر و کار ندارد ، پیچیدگی ذهن” شیامالان”در “دهکده ” کاملا متفاوت است ، او با کلمات و جملات در ذهن تماشاچی وهم و وحشت می آفریند ، جمله “آنها که اسمشان را نمی بریم “وحشتی خزنده را تا نیمه های فیلم در وجود تماشاگر می پراکند ، اما در نیمه دوم با دیدن این موجودات به خنده می افتیم .
در دهکده ای محصور به جنگلی عمیق ، گروهی که از مشکلات شهر نشینی و حوادث آن خسته شده اند ، سکنی گزیده اند ، دور تا دور دهکده را مرزی ممنوع از جنگل جدا می کند ، در جنگل “آنها که اسمشان را نمیبریم ” زندگی می کنند ، موجوداتی درنده که پوست حیوانات کوچکتر از از خود را می کنند ، بدون اینکه آنها را بخورند ، این موجودات از رنگ قرمز متنفرند و رنگ زرد بازدارنده آنهاست ، به همین جهت اهالی دهکده گل های قرمز را دفن می کنند و لباس های زرد برتن می کنند.
دهکده توسط شورای بزرگتر ها اداره می شود ، “لوسیوس “جوان به “ابوی” نابینا دل بسته است ، “نوح “برادر معلول و عقب مانده دختر که به شدت به او دل بسته از وحشت از دست دان خواهر با چاقویی او را مجروح می کند ، عفونت زخم لوسیوس ممکن است باعث مرگش شود ، یک نفر باید از جنگل گذشته و از شهر دارو بیاورد ( شهر در آن سوی جنگل قرار دارد ) این فرد شجاع که باید از میان آنها که اسمشان را نمی بریم بگذرد ، کیست ؟
این سفر اودیسه وار را “ابوی” نابینا به پیشنهاد پدرش که عضو شورای بزرگتر هاست به عهده می گیرد .
از این قسمت فیلم که گره های وهم و وحشت گشوده می شوند ، “آنها که اسمشان را نمی بریم “موجودات خیالی و زایده ذهن شورای بزرگتر ها برای ارعاب و جلوگیری از عبور جوانان از جنگل و بازگشت به شهر است ، آنها که مدارک انزجار و تنفر از شهر را در صندوقچه های سیاه و در بسته مخفی کرده اند ، در آرزوی زندگی بدون تکنولوژی و بازگشت به فضای ماقبل از ماشینی ، سوگند خورده اند هرگز به شهر نروند .
در پایان “ابوی “موفق به تهیه دارو از شهر می شود ، اما هیچ چیز از زیباییهای شهر را نمی بیند ، او هنوز از “آنها که اسمشان را نمی بریم “وحشت دارد .
درفیلم “دهکده” شاهد بازی های خوب و فیلمبرداری بسیار زیبایی هستیم ، رنگ پردازی از استحکام لازم برخوردار و چشم نوازی نمایش و جذابیت های بصری فیلم را بالا برده است .
شهامت” شیامالان” که اصالتا هندی و بزرگ شده آمریکا است ، در کاربرد چنین موضوعی بسار زیباست ، دهکده عملا فیلمی است برای آنها که به ذسینمای ترسناک و مرموز و معمایی علاقه دارند ، نکته آخر اینکه فیلم دارای گرایشات ناتورالیستی است.
ادامه دارد…
برای مشاهده بخش دوازدهم اینجا را کلیک کنید.