مجید کیوانی– حزب Party در لغت به معنای فشردن و سخت شدن، گروه، دسته و طایفه آمده است. در سیاست گروه یا دسته یا فرقهای را گویند که در امور اجتماعی نظرهای مخصوص یک جمعیت یا یک طبقه را تعقیب نماید. طبیعتاً جمعیتی با مشخصات فوق از حالت بی هویتی خارج شده به مرحله داشتن هویت و شخصیت حقوقی پای می نهد. زیرا در حزب اعضاء یا اجزاء تبدیل به کلی می شوند با اهدافی واحد و شکل گرفته از تشکلشان.
حزب در اصطلاح عبارت است از گردهمایی پایدار گروهی از مردم که دارای عقاید مشترک و تشکیلات منظم اند و با پشتیبانی یکدیگر برای به دست آوردن قدرت سیاسی از راههای قانونی تلاش میکنند؛ بنابراین چهار شرط اساسی برای حزب برشمرده شده است وجود تشکیلات پایدار مرکزی، وجود شعبههایی که با مرکز پیوند و ارتباط داشته باشند، پشتیبانی و عضوگیری ازمردم، کوشش برای دست یافتن به قدرت سیاسی.
به بیان دیگر حزب ارگانی است اجتماعی – سیاسی یا مردمی که داوطلبانه برای دستیابی به اهداف برخاسته از ایدئولوژی مشترکشان گرد هم آمده باشند. بنابراین چنین جمعیتی به مقتضای طبیعت سیاسیِ هر گونه تشکلی الزاماً باید دارای سه رکن اساسی مرامنامه، اساسنامه و نظامنامه باشند.
مرامنامه از دو بخش تشکیل می شود: نخستین خاستگاه ایدئولوژیکی جمعیت را بیان میکند؛ و بخش دومِ مرامنامه، که می تواند ضمنی هم باشد، روشنگر و توضیح دهنده اهداف حزب خواهد بود.
رکن دوم هر حزبی اساسنامه است که در واقع می توان بدان شبه قانون اساسی حزبی نیز گفت. اساسنامه شامل نکات اساسی مورد قبول حزب در رابطه با اجتماعی که در آن شکل گرفته و برای رسیدن به اهداف حزب مراعات می گردد، بود.
رکن سوم نظامنامه حزبی است که این رکن هم به مانند رکن اول به دو بخش، نظامنامه داخلی یا درون گروهی و نظامنامه خارجی یا برون گروهی تقسیم میشود. قسمت اول ناظر بر اجرای مقررات و قواعد و اصولی است که باید از طرف اعضاء رعایت گردد.
بخش دوم مربوط به قواعد و مقررات در چهارچوب ارتباطات حزب با جامعهای است که در آن به وجود آمده مانند ارتباط با دولت و سایر احزاب و احتمالاً ایجاد رابطه با احزاب بیگانه در راستای نظرات سیاسی و ایدئولوژیکی جمعیتی که شکل گرفته است. مانند احزاب کمونیست اروپا، و یا همچنین ارتباط جمعیت آنارشیستهای قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم که از کشورهای مختلف بدلیل ارتباط تنگاتنگی که به لحاظ ارتباطات اجتماعی با یکدیگر داشتند در سطح اروپا و آمریکا اعمال نظرهای اجتماعی – سیاسی می کردند.
کارکردهای اصلی یک حزب
۱) سازمانی بازتاباننده نیازها و خواستههای بنیادین یک لایه و یک طبقه اجتماعی ۲) عنصری تعاملی بین حکومت، قدرت مستقر از یکسو و جامعه مدنی و تودههای مردم از سوی دیگر۳) بستری برای تعلیم و رشد افرادی تشکیلاتی و تحلیلگر جهت مدیریت کلان ۴) حضور یک هویت جمعی شناسنامهدار جهت تسهیل شناخت اجتماعی.
جناح Factio) ( مجموع گروه یا گروه هایی که با اهداف و دیدگاه های مشترک در کوتاه مدت و یا بلند مدت به منظور رقابت و کسب قدرت سیاسی، در داخل یک حکومت یا حزب گرد هم می آیند، بدون این که دارای ماهیت رسمی و شخصیت حقوقی باشند. جناح را بخشی از یک واحد یا جریان سیاسی دانسته اند، لذا برای نمونه به جناح حکومت، جناح حزب، جناح راست و چپ تعبیر می شود.
جناح تشکلی است که لزوما مداومت ندارد و بنا بر ضرورت و به مناسبت هایی (انتخابات مجلس یا ریاست جمهوری و….) تشکیل می شود. بر این اساس جناح برخلاف حزب: ۱- دارای شعب مختلف در سراسر کشور نیست ۲- دارای شخصیت حقوقی نیستند.۳- از نظر قانونی در جایی ثبت نشده اند و عموما نمی خواهند رسمیت حقوقی و قانونی پیدا کنند ۴- به سرعت یا به تدریج می توانند به مرور زمان، مواضع خود را تغییر دهند و شناسایی خود را دچار مشکل کنند۵- عدم نهادینگی.
به طور کلى جناحبندیهاى سیاسى در ایران مرزهاى مشخصى ندارد. گروه هاى موسوم به چپ و راست هیچ کدام راهبردها و دیدگاههاى خود را از پیش و به طور شفّاف و تفصیلى در حوزههاى سیاسى، اقتصادى و فرهنگى ارائه نکردهاند.
همچنین ضعف نهادهاى مدنى و احزاب سیاسى در هر دو جناح به دلیل فقدان سابقهى تشکّلهاى سیاسى رسمى و سازمان یافته در ایران مشهود است. تشکّلها غالبا با توجه به زمان خاص ایجاد مىگردند؛ و مواضع نیز بر حسب موقعیّت و بسته به فضا و شرایط مستحدث تغییرمىکند. لذا اغلب می توان تردید و تردّد و نوسان گروهها و افراد سیاسى را بین چپ و راست کاملاً مشاهده کرد.
از آن جا که بسیارى از اندیشهها و مواضعِ گروهها به طور موقّت و انفعالى طرح ریزى مىشوند نمى توان به تداوم مواضع سیاسى اطمینان داشت. به طور کلّى گذشته از آن چه گفته شد به نظر مىرسد اصطلاح چپ و راست همان گونه که اشاره کردیم براى بیان تفاوتها و سلایق سیاسى در ایران مبهم و نارساست، و در صورت کاربرد باید به تفاوت عمیق اندیشهها و جناحبندیهاى سیاسى میان ایران و غرب توجّه داشت.
ابهام و نارسایى این دو اصطلاح تا حدّى است که افراطىترین گروه چپرو در ایران را به لحاظ بعضى از اصول فکرى مىتوان حتّى مشابه با محاظفهکاران و راستگراهاى غربى دانست. همچنین است در مورد راستگرایان. لذا در کاربرد این اصطلاحات باید به شرایط سیاسى و اجتماعى ایران توجه داشت.
ائتلاف :احزاب، گروهها یا دستهجات سیاسی که در یک کشور زمینههای مشترک ایدئولوژیکی نه چندان دور از یکدیگر دارند، برای بدست آوردن قدرت اداری –سیاسی جامعه به خصوص هنگام انتخابات پارلمانی، اختلاف صوری و سلیقهای خود را کنار گذاشته با هم صاحب اهداف سیاسی – اداری یگانهای میشوند که در این صورت اگر موفق به روی کار آوردن دولت جدیدی شوند، قدرت حکومتی را به نسبت آراء اعضای احزابشان بین خود تقسیم میکنند.
جبهه، سازمانی است که نمایندگان سیاسی طبقات و اقشار مردمی برای نیل به یک هدف مشترک در آن متحد میشوند و به خاطر منافع مشترکی که در برنامه جبهه منعکس میشود، تلاش میکنند، ممکن است چند حزب و گروه با هم جبههایی را تشکیل دهند.
تفاوت جبهه آن با حزب: جبهه شبیه ائتلاف گروهها عمل میکند، بنابراین جبهه با حزب تفاوت دارد زیرا حزب از سازماندهی یک طبقه یا یک گروه اجتماعی تشکیل میشود و هدف آن مبارزه در راه تحقق آن اهداف و نیل به آن منافع است و جبهه از حزب عام تر و دایره شمول آن فراگیرتر است. البته گاهی احزاب کار جبهه را انجام میدهند و گاهی جبهه کار حزب و احزاب را، البته در ایران اسلامی مشخصه حزب و احزاب کمتر مشاهده میشود و گروهها به صورت جبههای عمل میکنند تا فعالیتهای حزبی.
ایدئولوژی اصلی اصلاحات در ایران رسیدن به یک جامعه مدنی و قانونمدار، دستیابی به مردمسالاری دینی، آزادی، عقل سالاری، دوری از تحجر و توجه ویژه به نیازها و مشکلات جوانان است. مهمترین دیدگاهها و مبانی فکری گروههای اصلاحات را می توان در این موارد برشمرد؛ محور قرار دادن اصلاح و تحول ، قانون گرایی ، شایسته سالاری ، افزایش تطبیق پذیری نظام یا خواست ها و اهداف و ائتلاف اصلاحطلبان ایران به بخشی از کارزار احزاب و گروههای وابسته به نظام سیاسی ایران برای انتخابات دوره هشتم مجلس گفته میشود که در پایان زمستان سال ۱۳۸۶ برگزار شد این ائتلاف از ۲۱ حزب و گروه تشکیل یافته بود و هدف اصلی آن بنا به گفته سخنگویانش، بازسازی اقتدار مجلس و مهار افراطیگری دولت بود.
اصولگرایان نامی است که محافظهکاران پس از انتخابات دور اول شوراهای شهر بر خود نهادند. مهم ترین دیدگاههای جبهه اصولگرا عبارتند از : توجه ویژه به ارزشها و اصول اسلامی و انقلابی و محور قرار دادن آن در تصمیم گیری ها، عدالت محوری و رفع محرومیت ها وتبعیض ها و توزیع عادلانه منابع کشور و پایه ریزی اقتصاد عدالت محور ، خدمتگزاری بی منت و مهر ورزی و در عرصه سیاست خارجی محور قرار دادن اصول و ارزشهای انقلاب ،تامین منافع ملی و کوتاه نیامدن در برابر زیادی خواهی های قدرتهای بزرگ و ائتلاف اصول گرایان شامل ۱۱ حزب یا تشکیلات می باشند.
منابع و مآخذ
– به نقل از سایت شبکه خبر دانشجوُSNN
– اصطلاحات سیاسی، ناصر جمال زاده، انتشارات پارسایان، ۱۳۸۲، ص ۳۸
– ر.ک: فرهنگ واژه ها، عبدالرسول بیات
– جناح های سیاسی در ایران امروز، حجت مرتجی(صادق زیبا کلام)، ناشر، نقش نگار، ۱۳۷۷، تهران
– جناح بندی سیاسی در ایران از دهه ۶۰ دوم خرداد ۷۶، سعید برزین، نشر مرکز، ۱۳۷۷، تهران
– اطلاعاتی درباره احزاب و گروه ها و جناح های سیاسی در ایران امروز، عباس شادلو، نشر گستره، ۱۳۷۹، تهران
– جریان شناسی فرهنگی بعد از انقلاب اسلامی ایران(۱۳۸۰-۱۳۵۷) زیر نظر سید مصطفی میرسلیم، مرکز بازشناسی اسلام و ایران، ناشر: انتشارات باز، ۱۳۸۴، تهران
– آرشیو مطبوعات، روزنامه ها و هفته نامه های، سلام، بیان، کیهان، صبح، شلمچه، عصر ما و … در سال های ۷۵-۷۴.