جمال درویش: اگر کیانوش راد به جای قمشی در شورای سیاستگزاری مسئولیت داشت حتما برنامه اصلاح طلبان را سامان می بخشید.
انتخابات پنجمین دوره از شوراهای اسلامی شهر و روستا در استان خوزستان ماههاست که به تمام شده و تنها از آن خاطره ای برجای مانده است؛ اما این خاطره بر کام اصلاح طلبان تلخ است و مرور آن، خاطره شکستی خودخواسته را یادآوری می کند.
شامگاه یکشنبه ۱۲ شهریورماه جلسات بررسی علل شکست اصلاح طلبان در انتخابات شورای شهر با همت سازمان جوانان مجمع نیروهای خط امام در محل دفتر این حزب ادامه یافت.
در ادامه سلسله نشستهای بررسی علل شکست اصلاح طلبان استان خوزستان در انتخابات شورای اسلامی شهرهای خوزستان دو چهره به همراه برخی از فعالان سیاسی در محل دفتر این حزب دعوت شدند که درویش با اعتماد، آمد ولی دیگری ترجیح داد غیبت کند!
جمال درویش دبیر حزب اعتماد ملی خوزستان معتقد است در جریان انتخابات شورای شهر خصوصا در مرکز استان خوزستان شکستی رخ نداده است بلکه این خودزنی اصلاح طلبان بوده که باعث ناکامی شان در آن انتخابات شده است. وی با قاطعیت می گوید اگر پیش از انتخابات شورای شهر اهواز ما (احزاب اصلاح طلب) لیست واحد ارایه می کردیم نیز توسط مردم مورد استقبال قرار نمی گرفتیم و شکست ما محتوم بود!
در ادامه ماحصل بخش هایی از تحلیل دبیر حزب اعتماد ملی خوزستان در خصوص واکاوی علل شکست اصلاح طلبان در انتخابات اخیر را می خوانید:
– شورای سیاستگزاری احزاب اصلاح طلب استان خوزستان نباید در انتخابات شورای شهر ورود می کرد و اصل ورود آن در این انتخابات اشتباه بود. زیرا که انتخابات شورای شهر سیاسی نیست. اگر انتخابات ریاست جمهوری را صد درصد سیاسی بدانیم، انتخابات مجلس شورای اسلامی ۷۰ درصد سیاسی و انتخابات شورای شهر تنها ۲۰ درصد می تواند رای سیاسی داشته باشد. ما باید از دید مردم به موضوعات نگاه کنیم بنابراین ورود شورای سیاستگزاری در این انتخابات غلط بود.
– در انتخابات شورای اسلامی شهرها خواسته های مردم بیشتر حول مسایل خدماتی است تا فرهنگی و یا حتی سیاسی، بنابراین مردم نسبت به نظافت محلات توجه بیشتری دارند تا نسبت به اینکه اگر کنسرتی در شهر برگزار شد، کسی جلو آنرا بگیرد یا نگیرد. با این وجود در صورت ارایه لیست شکست قابل پیش بینی بود.
– پیرامون علل شکست اصلاح طلبان استان خوزستان باید اولین دلیل را فقدان حضور فرد برجسته ای در راس کار دانست که همه از او تبعیت داشته باشند یا حداقل اینگونه باشد که اکثریت او را و تصمیماتش را ارج بنهند. شما دیدید در انتخابات مجلس شورای اسلامی اهواز حضور چنین شخصی (منظور او کیانوش راد بود) باعث شد که لیست امید به موفقیت صددرصدی برسد که در کل ایران کم نظیر بود اما این اتفاق در انتخابات شورای شهر رخ نداد و ما از وجود چنان شخصیتی بی بهره بودیم.
– ما از اول انقلاب عادت داشتیم که به بزرگان بتازیم. فلان کس سن نوه بازرگان را هم نداشت اما از بازرگان می خواست که تغییر مشی بدهد و بر اساس نظرات او گام بردارد. موارد این چنین در آن زمان فراوان بود و تاکنون نیز ادامه داشته است.
-چرا باید اقدامات ما به گونه ای باشد که نخبگان ما از شهر و استان گریزان باشند و دیگر رغبتی به حضور در دیار خود نداشته باشند. کیانوش راد از رفتار دوستان خود بسیار رنجید. او هم از دوست و هم از دشمن ضربه خود و به من گفت: «هر کس به طریقی دل ما می شکند؛ بیگانه جدا دوست جدا می شکند».
– بنده ۳۸ سال است که با آقای کیانوش راد دوست هستم. من با منتقدین ایشان هم دوست هستم. من همزمان هم با کیانوش راد دوست بودم و هم با مقتدایی؛ و حفظ رابطه دوستی با هر دو این افراد در حالی که مابین آنها اصطکاک وجود داشت سخت بود اما من با پیشه کردن صداقت توانستم.
-امروز افرادی سنگ اصلاحات را به سینه می زنند که قادر نیستند تنها ۱۰ دقیقه در مورد اصلاح طلبی سخن بگویند؛ اما کیانوش راد یک تئوریسین است.
– یکی از علل شکست اصلاح طلبان در انتخابات شورای شهر تفرقه ای بود که در میان اعضاء شورای سیاستگزاری وجود داشت. این تفرقه ها بر اساس تمایلات قومی به وجود آمد و به شوونیسم مبدل شد یعنی نفی قوم دیگر که نه اخلاقی بود، نه اسلامی و نه انسانی.
– یکی از بحث های پوچ شورای سیاستگزاری بحث برروی تعداد اعضاء از قومیت های مختلف بود. اینکه چند نفرعرب در لیست باشد و چند نفر غیرعرب! تمامی پتانسل شورای به دنبال چند از این و چند از آن صرف شد. به جای اینکه ما برروی کیفیت بحث کنیم به کمیت پرداختیم. قطعا میان هر دو قوم افراد بسیار قوی و برجسته ای وجود داشتند اما این توانمندی ها دیده نشد و صرفا نگاه ها کمی شد.
– ما در شورای سیاستگزاری دارای افراد نفوذی بودیم! این افراد برای جلوگیری از انسجام آمده بودند. ماموریت این افراد بر هم زدن جو شورا سیاستگزاری و نهایت منجر شدن خروجی به عدم ارایه لیست بود. افرادی درون شورای سیاستگزاری بودند که نه دلشان برای عرب سوخته بود و نه برای غیر آن و تنها ماموریتشان برهم زدن شرایط بود. شاید من نتوانم این موضوع را ثابت کنم اما نسبت به آن اطمینان دارم.
– قبلها وقتی شخصی وارد حزبی می شد، از نظر فلسفه سیاسی و آگاهی های حزبی توانمند بود اما اینک جوانان ما اطلاعاتشان بسیار سطحی است. احزاب ما بایستی برای ثبت نام متقاضیان ورود به حزب پیش زمینه هایی را قایل باشند و به صرف درخواست، افراد را وارد حزب نکنند.
– برخی از اساس مخالف لابی گری هستند و لابی گری را فی نفسه مضر می دانند در صورتی که لابی گری یکی از اصول کارسیاسی است. لابی گری یعنی ابزار در اختیار گرفتن قدرت. علی (ع) دنبال کسب قدرت بود معاویه هم همینطور؛ اما این یکی برای برقراری عدل و دیگری برای ظلم. بنابراین اهداف بایستی مورد ارزیابی قرار بگیرند نه نفس اقدامات سیاسی.
– شاه بیت دلایل شکست اصلاح طلبان در انتخابات شورای اسلامی شهر اهواز، همزمانی دو انتخابات ریاست جمهوری و شورای شهر بود. شایعه ای پیش از انتخابات پیچید مبنی بر اینکه آراء روحانی در استان خوزستان بسیار پایین است. همه احساس می کردند که روحانی در استان خوزستان رای نخواهد داشت. این شایعه باعث شد تصمیماتی در خصوص اعلام حمایت کاندیداهای شورای شهر از روحانی اتخاذ شود به این صورت که گفتند هر نامزد شورا همزمان روحانی را نیز درون ستادش تبلیغ کند. با این وصف تمامی ۴۰۰- ۵۰۰ نفری که از آنها درخواست حمایت از روحانی شده بود متقابلا درخواست حضور در لیست اصلاح طلبان را داشتند.
– رفتند در ستاد روحانی تصمیم گرفتند و این تصمیم را به شورای سیاستگزاری آوردند که در انتخابات شورای شهر به دلیل وضعیت بغرنج روحانی و احتمال تقابل طرفداران کاندیداها نباید لیست داد. دخالت بی جای ستاد دکتر روحانی باعث عدم ارایه لیست در انتخابات شورا شد. اگر شخص قدرتمندی در راس مجموعه شورای سیاستگزاری وجود داشت با پیشبینی قوی خود، جلو این کار را می گرفت.
– اخیرا شخصی گفته زمانی که من آمدم محبوبیت روحانی ۱۳ درصد بود؛ بایستی در جواب گفت شما که یکسال پیش آمده بودید. چطور این میزان محبوبیت را اندازه گیری کردید؟ در دوران انتخابات جو سیاسی عوض می شود و شرایط با پیش از انتخابات بسیار متفاوت می شود.
-اگر کیانوش راد به جای قمشی در شورای سیاستگزاری مسئولیت داشت حتما برنامه اصلاح طلبان را سامان می بخشید.
