به مناسبت ۲۹ فروردین روز بناها و یادمانهای تاریخی/ قوی اهواز بال و پر پرواز میخواهد.
درسال ۱۳۰۶ هجری ناصرالدینشاه قاجار امتیاز کشتیرانی و بازرگانی در رود کارون ازخرمشهر تا اهواز را به شرکت انگلیسی «برادران لینچ» واگذار کرد. اگر چه وی در پی سود خویش بود٬ شرکت انگلیسی نیز اندیشههای سیاسی و اقتصادی خود را جستجو میکرد٬ اما این پیماننامه زمینهی مناسبی را برای گسترش وشکوفایی شهرهای کناری رود کارون به ویژه اهواز پدید آورد.
اهواز آن روزگار هیچ نشانی از شهر باستانی هرمزاردشیر نداشت.برخی ساخت آن را به دست اشکانیان و بعضی دیگر به فرمان اردشیر ساسانی میدانند. در مرآتالبلدان آمده است «در دوره ایلام٬ شهر اوکسین در حدود آن بوده است که کلمه اوکسی٬ هوز٬ هوج و خوز از یک ریشه هستند. اشکانیان این شهر را تجدید بنا کرده٬ سپس اردشیر آن را دوباره ساخته است «حمزهاصفهانی نیز دراین باره میگوید: «اردشیر بنای شهر اهواز را افکند و سد بزرگی برکارون بنا نهاد»
آنچه روشن است هرمزاردشیر٬ پیش از اسلام درگستره کنونی اهواز شهری پرآوازه بوده است. مردمانش بیشتر به کشاورزی ودادوستد کالا پرداخته٬ به گفته محمدعلیامامشوشتری« شکرستان٬ خرما و پارچههای ابریشمی آن به اطراف عالم صادر میشد و مردمش توانگر و ثروتمند بودند» همچنین مقدسی از انبوه کارگاههای پارچه بافی تا هنگام خلافتعباسی نام میبرد.اسماعیل ابوالفدا نیز از «باغهای عالی٬انواع اشجار و زراعت نیشکر» سخن میگوید.
نقشه شهر مانند مستطیل بود که چهار دروازه داشت.باالگوبرداری از شهر انطاکیه خیابانهای بزرگتر٬ خیابانهای کوچکتر را مانند صفحه شطرنج از هم جدا میکردند.این شهر دو بخش جداگانه٬ ویژه بزرگان مانند دبیران٬ موبدان و ارتشیان داشت که آن را «هرمشیر» و بخش دیگر به نام هوجستانوازار «بازار»که درآن بازرگانان٬ پیشهوران و سایر مردم زندگی میکردند. همچنین در این شهر آتشکده٬ کاروانسرا٬ سربازخانه٬ انبار٬ بازار وزمینهای کشاورزی دیده میشد.
هرمزاردشیر یعنی شهری که از مهر و پشتیبانی خداوند و شاه برخودار است.بنابر دستنوشتههای پهلوی و گیتاشناسانی چون بلاذری وابن حوقل از این شهر با نامهای رامشهر ٬رامهرمزد و راماردشیر نیز یاد شده است.
با آمدن اسلام به ایران٬ بخش بزرگان این شهر ویران گردید اما هوجستان وازار پابرجا ماند که اعراب مسلمان آن را «سوقالاهواز» یعنی بازار هوزیها نامیدند و پس از اندکی این نام به همه شهر گفته شد.
به گواه گزارشنویسان تاریخی این شهر تا سده هفتم هجری کرسی خوزستان بوده است٬ چنانکه ابوسعد سمعانی«اهواز را شهری مشهور دانسته که دانشمندان٬ بزرگان وبازرگانان بسیاری در آن زندگی میکنند» در این زمینه باید ازپزشک وروانشناس نامدار سده چهارم علیابنمجوسیاهوازی نویسنده «کتاب ملکی» نام برد که نیاکان زرتشتی داشت.
همچنین به گفته ابنالبشارمقدسی این شهریکی از اسقف نشینهای ترسایی به شمار آمده٬ صابیئنمندایی ٬ترسایان سریانی وزرتشتیان بسیاری دراین شهر زندگی میکردند که این خود فرهنگ همزیستی و آشتیجویانهی شهروندان آن را نشان میدهد.
هرمزاردشیر ساسانی به شوندهای (دلایل) زیادی مانند جنگهای بسیار٬گسترش بیماری وبا و طاعون٬ جابجایی پایتخت استان به شوشتر شکسته شدن سد شادروان٬ برگشتن رودخانه مسرقان از جوی خود از پیشرفت باز ایستاد و رو به ویرانی رفت٬ مردمانش نیز به شهرهای دیگر کوچکردند٬ به گونهیی که دمورگان٬ مادامدیولافوا و لردکرزن «اهواز را در سده سیزده هجری تنها روستایی دیدهاند٬ که چند خانواده از اعراب کعبی و باوی در خانههای گلی و حصیری زندگی میکنند.
در آغاز سدهی چهاردهم هجری با فرمان ناصرالدینشاه برای بازسازی سد اهواز وآزادی بازرگانی در رود کارون٬ این شهر شکوه گذشته را به دست آورده و نام آن را بندر ناصری نامیدند.
از آنجا که در این شهر بخشی از کارون پوشیده از تختهسنگها و کمرههای سنگی بود٬ کشتیها نمیتوانستند گذر کنند٬برای چارهاندیشی ازاین گرفتاری محمدتقیمعینالتجار به همراه سعدالدوله با پایهگذاری شرکت ناصری٬ امتیاز کشتیرانی وبازرگانی از اهواز تا شوشتررا به دست آورد. وی سرای معینالتجار را در ۱۷۰۰مترمربع و۹اتاق بزرگ برای رفتوآمد کشتیها در ساحل کارون راهاندازی کرده٬ بارانداز٫ اسکله٬ کاروانسرا٬ حمام٬ مسجد٬ بازار وساباط را در کنار آن ساخت.
درهمین راستا کشتیهایی که از خرمشهر به شوشتر میآمدند٬ در اهواز کالاهای خود را پیش از برآمدگیهای سنگی کارون پیاده کرده٬ با واگنهای اسبی و سپس خطآهن شرکت نفت به آن سوی سرای معینالتجار فرستاده تا آنجا با کشتی روانهی شوشتر شوند.
محمدتقیمعینالتجار اگر چه ریشه بوشهری داشت اما زاده و پرورش یافتهی شوشتر بود که در آن شهر نخستین بانک خوزستان و تجارت خانهیی را سرپرستی میکرد.
از این رو وی زمینهساز آمدن شوشتریهای بسیاری به اهواز شد زیرا آنان از دیرباز دستی توانا در صنعت٬ بازرگانی٬ خرید و فروش و پیشهوری داشتند چنانکه نخستین قصابی٬ نانوایی٬ حلیمپزی٬ خیاطی٬ بقالی٬ پارچه بافی٬ عطاری٬ حکیم باشی و……را در اهواز راه انداخته٬ بستر مناسبی را برای شهرنشینی آن پدید آوردند٬ همچنین گروهی از بهبهانیها٬ دزفولیها٬ اعراب٬ بختیاریها٬ اصفهانیها ودستههایی از هندیان و حتی اروپاییها به بندر ناصری یا اهواز آمدند.
سرپرسیسایکس در این زمینه میگوید:« اهوازاین ایام نسبت به ششسال قبل پیشرفتهایی کرده و اصلاحاتی درآن شده است٬ از این رو جمعیت این شهر که در گذشته ۴۰۰تا۷۰۰ تن گزارش شده بود به یکباره به هزاران تن رسید».
در هنگامهیی که اهواز دورهی تازهیی را با سرایمعینالتجار آغاز کرده٬ به سوی نوگرایی پیش میرفت٬ اندکی ان سوتردر کنار رود کارون بنایی در ۲۴۰۰ متر مربع با۷۰۰متر زیربنا٬ دردو اشکوبه(طبقه) ساخته شد که آن را «متل» قو نامیدند زیرا به مهمانپذیر های ساحلی «متل» می گفتند.
از ویژگیهای مهرازی(معماری) این بنا باید از فضای سبز٬ آجر فرش حیاط٬ نماسازی ساختمان با سنگ٬ چوب و سیمان و نقشبرجستههای آجری همراه با چشمانداز رود کارون نام برد. همچنین گچ بری و آیینهکاری شیوهی قاجاری و گذاشتن تندیس فرشتهی آناهیتا٬ زیبایی ویژهیی به آراستگی درونی بنا بخشیده بود.
این ساختمان با پیشینهیی بیش از یک سده٬ از خانهی کاشانچی گرفته تا نمایندگی بانک انگلیس در خاورمیانه واز متل قو گرفته تااداره بهداشت اهواز روزگار پر فراز و فرودی را سپری کرده است. همچنین در سالهای پایانی دههی شصت و اغاز دههی هفتاد در آن ساخت رب گوجه وترشیجات انجام میشده است.
برخی سرای معینالتجار را به اشتباه خانه شیخ خزعل میدانند در حالی که وی هنگام پادشاهی مظفرالدینشاه نخست به ریاست طایفهی بنیکعب وسپس به فرمانروایی خرمشهر رسید در حالی که سرایمعینالتجار سالها پیش از آن در دوره ناصرالدین شاه ساخته شده بود.
معینالتجار در۲۰آبان ۱۳۷۷ و«متل قو» در ۲۵اسفند۱۳۷۹ بعنوان نخستین «متل »خوزستان در سیاهه میراث فرهنگی کشور ثبت ملی شدهاند.
اکنون اهواز میان دو برهه تاریخی خود رها شده است از یکسو بر ویرانههای شهر هرمزاردشیر ساخته شده که بازگوکننده پیشینه شکوهمند آن است٬ که میتوان نشانههای آن را در منطقه۷شهرداری جستجو کرد واز سوی دیگر معین التجار و متل قویی را در خود جای داده که نماد اهواز نوین به شمار میآیند هرمزداردشیربا آنکه هشتادوهفت سال از ثبتملی آن در سال۱۳۱۰ میگذرد٬ هنوز تعیین حریم و عرصه نشده است.
معینالتجار نیزدردههی هشتاد خورشیدی بازسازی آن نیمهکاره رها شده و درهای آن بر روی بازدید مردم بسته است. امااز همه بدتر«متل»قو است٬ مهمانپذیری که انباشتی از خاطرات خوش گذشته است اما حالا آن چنان فرسوده شده که هر آن فرومیریزد.
بیگمان این بناها در هر کلانشهر دیگری بودند٬ سالها پیش سامان دهی میشدند. باید افسوس خورد برای استانی که زرخیز است و دارا٬ هشت سال بار سنگین جنگ را به دوش کشیده و به گفتهی امام راحل دین خود را به اسلام ادا کرده است٬ اما شهروندانش نمیتوانند از گذشتهی تاریخی خود بهرهیی ببرند.
شایسته است در سال نو ادارهکل میراثفرهنگی خوزستان با پشتیبانی و همراهی استانداری٬ شورایشهر و شهرداری اهواز گرههای نه چندان پیچیده این سازههای تاریخی را بگشایند تا مردم با پیشینهی راستین اهواز آشنا شده راه بر دروغگویان تاریخ بسته شود.
یارینامه:
صورهالارض.ابنحوقل
معجمالبلدان.یاقوت حموی
احسنالتقاسیم.مقدسی
فتوحالبلدان .بلاذری
تقویم البلدان٬ عمادالدین اسماعیل ابوالفدا
کتاب الانساب٬ابوسعد سمعانی
خوزستان.احمد کسروی
نگاهی به تاریخ خوزستان. ایرج افشار سیستانی
آثار و بناهای تاریخی خوزستان .احمد اقتداری
شهرهای ایران. پیگلوسکایا
تاریخ خوزستان.جان گوردن لوریمیر
تاریخ خوزستان.مصطفی انصاری
تاریخ کشتیرانی در کارون.اکبردلفی موسوی