حسین عبادی تاباخبر؛ هدف این نظریه به اجرا درآوردن مطالبه حق به شهر و عدالت اجتماعی شهری است چرا که در فضای شهری امروز که برگرفته از امیال انسانی برای اجتماعی زیستن است تبلور بسیاری از ناکامی ها و تبعیض های ضد انسانی است. براساس این نظریه، حق به شهر به عنوان گزینه مقابل سرمایه داری، مطالبه ای اخلاقی برپایه مبانی عدالت اجتماعی است که علاوه بر فرایند فضایی یک مطالعه قانونی است و بصورت مجموعه ای از حقوق جمعی مطرح می شود که شامل تمامی حقوق از جمله شفافیت حکمروایی و دسترسی به خدمات است.
در شهرهای صنعتی و اقتصادی با پسکرانه های بندری مانند بندر ماهشهر،بندر امام خمینی و بندر هندیجان جذب مهاجران به واسطه صنایع مرتبط با نفت و پتروشیمی،شیلات،گمرک و از سوی دیگر مدیریت شهری متمرکز، دوگانگی در توزیع ثروت ، توزیع نامتعادل خدمات و زیرساختهای شهری و … این شهرها را به لحاظ ارائه شاخص های عدالت اجتماعی در شرایط ویژهای قرار داده است. لذا هدف این یادداشت رهیافتی است در جهت رسیدن به توزیع منصفانه نعمت و ثروت با رویکرد حق به شهری در این کریدور خوش نعمت و با برکت می باشد.
تعاریف و مفاهیم:
حق به شهر: مفهوم حق به شهر مبحثی است که هدف آن بهبود شرا یط زندگی شهروندان در مقابل فرایندهای اقتصادی و هژمونی دولت مرکزی است. اصطلاح حق به شهر در بر گیرنده مفاهیم عدالت اجتماعی و مجموعه ای از مفاهیم مربوط به حقوق انسانها و مردم سالاری است. دیدگاه حق به شهر در پاسخ به شهرگرایی نئولیبرال و نا برابری اجتماعی پدیدار گشت.
عدالت اجتماعی: عدالت اجتماعی، امکان بهرهمندی همگان از شرایط عادلانه برای دسترسی به منابع و فرصتهای اجتماعی، عدالت اجتماعی، حفظ حقوق همۀ مردم در جامعه، احترام به حقوق دیگران و رعایت مصالح عمومی است. در اندیشه اسلامی میان حق و عدالت ارتباط تنگاتنگی وجود دارد و تحقق عدالت به شناسایی صاحبان حق و ادای حقوق آنان است .
چرایی شکل گیری حق به شهری کریدور( بندر امام خمینی،ماهشهر،هندیجان):* ایده حق به شهر اساساً برخاسته از مدها و جاذبه های مختلف روشنفکری نیست بلکه این جنبش از خیابان ها و محله های با هویت و اخلاقگرا به مثابه فریادی جهت رسیدن به معاش مردم ناامید از عدم دسترسی به روزنه های اقتصادی به پا خاسته است. بنابراین، می توان گفت که چون حق تعدادی از شهروندان به خصوص کارگران شهری، کشاورزان،صیادان،کسبه و … و یا عدم تسریع در درخواست های به حق آنها نادیده گرفته می شود ،
این امر به شکل گیری دیدگاه حق به شهر در تفکر اندیشمندان و شهروندان منجر شده است؛ در کریدور مطروحه حق به اشتغال در صنعت،استفاده از دریا،کشاورزی،گمرک پویا و … به عدالت اجتماعی و در نهایت توسعه متوازن اقتصادی منطقه خواهد شد.
اصول توسعه مبتنی بر رویکرد حق به شهر:
اصل عدالت فضایی:
عدالت فضایی را می توا ن اولین مؤلفه در فرموله کردن حق به شهر دانست به طوریکه حق به شهر بدون عدالت فضایی وجود ندارد. هم عدالت فضایی و هم حق به شهر خواستار تحقق انسان در محیط شهری هستند به طوریکه بی عدالتی فضایی نفی حق به شهر است و بالعکس .
اصل سرزندگی شهری:
ایجاد یک شهر سرزنده از اهداف اساسی توسعه شهری است.شهری که از طریق منابع خدادای همچون دریا،رودخانه،سواحل زیبا و … در راستای سرزندگی شهری بهره ببرد.
اصل دسترسی عادلانه به فرصتها و منابع:
به طورکلی امکانات و خدمات عمومی نقش مهمی در بهبود کیفیت زندگی بشر دارند. در بیانی واضح از تحلیل فضایی در مورد شهرنشینی میتوان ادعا کرد که ما در شهرها زندگی میکنیم تا بتوانیم به بسیاری از امکانات و نیازها نزدیک شویم. بنابراین مفهوم بهره مندی و دسترسی به خدمات یک مقوله اصلی در شهرنشینی و توسعه شهری است.
این مفهوم، از شاخص های مهم ارزیابی تأمین نیازها و حق زندگی از طریق توزیع خدمات عمومی شهری است، لذا خدمات عمومی باید منعکس کننده عدالت باشد و نیازهاو حقوق زندگی را تأمین کند.
سه مقوله فرعی همجواری با امکانات و خدمات ضروری سکونت، حق به تحرک و تضمین دسترسی به مزایای شهری و دسترس پذیری فضایی به خدمات درمجموع، حق دسترسی عادلانه به فرصتها و منابع شهری را تضمین میسازد که به ترتیب بر اساس برابری، انصاف و عدالت بناشده است.
اصل همجواری با امکانات و خدمات ضروری:
همه افراد حق همجواری با امکانات، نیازها و خدمات ضروری سکونت)امکانات: نیازهای روزمره، آموزش، درمان، بازی و اوقات فراغت و خدمات: نظافت خیابان، روشنایی خیابان، مدیریت زباله، آب سالم، سیستم فاضلاب، برق و … را دارند. عدالت اجتماعی زمانی اتفاق میافتد که همه سطوح جامعه (شهری و روستایی)فرصت یکسانی برای استفاده از امکانات خدمات عمومی ضروری داشته باشند.
اصل دسترس پذیری به خدمات :
دستر س پذیری یا سهولت دسترسی به خدمات عمومی اشاره دارد. در این مفهوم برخورداری یا عدم برخورداری بر این ایده استوار است که محل زندگی افراد بر فرصت های آنها تأثیر میگذارد و به میزان قابل توجهی به رفاه یا مشکلات آ نها کمک میکند. به عنوان مثال در یک شهر بندری شرایط تجارت دریایی می بایست برای ساکنین به نحو احسن فراهم گردد و یا اینکه امکانات صنایع در اختیار عموم ساکنین قرار گیرد. این نمونه دسترسی ها ، نابرابریها را دربین جمعیت کاهش میدهد ، بنابراین گروههای محروم نیز میتوانند از این اثرات مثبت بهره مند شوند.
میزان دسترسی به امکانات و خدمات در رفاه جامعه تأثیر عمده ای دارد برخی از خدمات به سبب مقیاس عملکرد و نیاز جامعه، ممکن است فراتر از سطح محله و در مقیاس ناحیه و منطقه شهری شکل بگیرد، بنابراین این خدمات که لازمه شکوفایی و پویایی جامعه شهری را تضمین میکند باید تضمین کننده عدالت فضایی باشند ازجمله مراکز آموزشی سطح بالاتر، فعالیتهای فرهنگی، هنری،خدمات عمومی مربوط به سلامت، فعالیت فیزیکی و ورزشی و غیره.
اصل حق به اوقات فراغت، ورزش و شادی:
یکی از ویژگیهای فضاهای سرزنده شهری، پذیرا بودن آنها برای فعالیتهای ورزشی، شادی و اوقات فراغت است. اوقات فراغت دارای کارکردهایی مانند استراحت، تفریح و سرگرمی، رشد و خودشکوفایی است. بنابراین نه به عنوان یک کارکرد ساده بلکه یک ضرورت مهم در برنامه ریزی و سرزندگی شهری به شمار میرود. شادی جزئی جدایی ناپذیر از یک محیط پویا و سرزنده شهری است. شادی و پایداری اجتماعی در ارتباط با یکدیگر هستند شهرهایی که به دنبال پایداری هستند، باید شادی ساکنان و ایجاد محیطهای باکیفیت و عادلانه را در اولویت قرار دهند.
شهرهایی که در ایجاد فضاهایی مناسب ورزش، شادی و اوقات فراغت محدودیت ایجاد کنند، عقیم و غیرفعال خواهند ماند وجمعیت خود را مایوس می کنند، لذا این فضاها را نمی توان واجد شرایط نامید که تضمین کننده حق به شهر باشند. بنابراین حق به فضاهایی برای گذران به اوقات فراغت، ورزش و شادی عملی ضروری برای ایجاد جامعه ای متنوع و سرزنده است و باید به عنوا ن بخشی از فرایند تصاحب فضا توسط ساکنین شهر تضمین شود.
اصل حق به امنیت و آرامش:
فضا(بر روی خاک و آب) به عنوان واسط شهروندان برای حضور و فعالیت،اشتغال،گذران اوقات و … باید به گونه ای باشد که امنیت را برای ساکنان خود فراهم آورد. امنیت بلافاصله پس از نیازهای زیستی انسان (آب، غذا و…)به عنوان دومین طبقه از نیازهای بنیادین انسانی معرفی میشود. امنیت تلفیقی از امر ذهنی با بستراجتماعی و فیزیکی اش است؛ و یک تولید اجتماعی است و حق به امنیت با بسیاری از عناصر اقتصادی، اجتماعی، سیاسی وفرهنگی جامعه ارتباط دارد.
در یک چشم انداز از توسعه مبتنی بر حق به شهر، امنیت لازمه حضورپذیری انسان در فضاست ازاینرو به عنوان یک پیش نیاز ضروری برای یک محیط پویا و سرزنده شهری، هم فضای فیزیکی (بعد عینی) و هم سازه های اجتماعی (بعد ذهنی)مانند محرومیت و احساس تعلق را شامل میشود. هر چه سطح امنیت بالاتر باشد میزان تعاملات اجتماعی،اقتصادی و فرهنگی نیز ارتقاء می یابد.
فضایی که ساکنان در آن دارای امنیت باشند، احساس آرامش نیز بالاتر است. حق به امنیت وآرامش در محیط شهر باید دربرگیرنده عواملی مانند تأمین یک محیط امن و عاری از خشونت، تضمین امنیت در فضای شهر برای همه گروههای اجتماعی به ویژه زنان و کودکان، امنیت و ایمنی ازنظر بلایای طبیعی و تهدیدات زیست محیطی و ارتقاء حس تعلق به مکان باشد .
اصل حق به مشارکت در توسعه شهری:
این حق شامل نقش مرکزی شهروندان در تصمیماتی است که فضای جدید ایجادمیکند و یا فضای شهری موجود را دگرگون می سازد. لذا نقش شهروندان در توسعه شهری از آنجایی حائز اهمیت است که با سکونت پیوند مییابد. از طریق این حق است که ساکنان به عنوا ن کسانی که تصمیمات شهری بیشترین اثر را بر کیفیت زندگی آنان دارد نقش اساسی در تصمیمات شهری دارند. خودگردانی فضایی، ابزاری است که ساکنان از طریق آن میتوانند در تولید فضا،مشارکت فعال داشته باشند.
در یک شهر توسعه یافته از منظر حق به شهر، ساکنان باید در برنامه ریزی و طراحی و همچنین مدیریت و ساماندهی فضا نقش اساسی داشته باشند. شهر باید تضمین کننده حکمروایی دموکراتیک در فضای شهر باشد، به طوریکه مردم بتوانند دسترسی شفافی به اطلاعات داشته باشند، مسئولین شهر نسبت به تصمیمات و اثرات فضایی آن پاسخگو باشند و ساختارتصمیم گیری به گونه ای نظام یافته باشد که مردم بتوانند به صورت نهادی در فرایندهای تصمیم گیری مداخله کنند.
شاخص های پیشنهادی برای دسترسی حق به شهر در کریدور :
۱- مشارکت شهروندان در فرایند برنامه ریزی ۲- تضمین دسترسی و نظارت شهروندان بر فرایند برنامه ریزی و مدیریت شهری و بهره گیری از نظرات آنها در تصمیم گیری ها و تصمیم سازی ها ۳- توزیع عادلانه منابع شهری
۴- دسترسی همگانی به مسکن، کار و فعالیت، بهداشت، آموزش، حمل و نقل عمومی و فضای عمومی واوقات فراغت ۵- فراهم آوردن شرایط استاندارد زیست برای افراد و تضمین دسترسی شهروندان کم درآمد به مسکن مناسب ۶- ساماندهی سکونت گاه های غیررسمی و توانمندسازی محلات کم توان شهری و توجه به افراد حاشیه رانده شده
۷-تضمین حضور شهروندان از طبقات اجتماعی و منزلتی متفاوت، دسترسی عادلانه آنها به فضاهای عمومی با اختصاص پهنه های ویژه برای امور اجتماعی دعوت کننده در شهر۸-اشتغال جوانان در اقتصاد پویای کریدور(صیادی،کشاورزی،تجارت دریایی،صنعت و …)
پیشنهاد و راهکارها:
-توسعه خدمات و عملکردهای آموزشی، بهداشتی-درمانی و پارک و فضای سبز
-احداث خط آهن ماهشهر به هندیجان
-توسعه و پویا نمودن گمرک و اسکله های موجود بویژه در بندر هندیجان
-جاری شدن حق آبه مورد نیاز کشاورزان
-توسعه گردشگری مبتنی بر دو عنصر ساحل و دریا
-تاسیس و شیرین سازی آب دریا جهت استفاده شهروندان
-تاکید بر افزایش رضایت شهروندان در مولفه های سرزندگی شهری و شمولیت اجتماعی
-بهره گیری کامل از مشارکت شهروندان در مولفه حکمروایی شهری و به کارگیری سیاست های آنان در نظام حاکمیت و تصمیم گیری و تصمیم سازی مسئولان جهت ایجاد تغییرات هدفمند شهری
-حمایت از بخش خصوصی و الزام آن به حضور در فرآیند توسعه شهری در کریدور
کلام آخر: این نوشتار معرفی حقی است که سخن گفتن از آن در شرایط فعلی ضرورت جامعه علمی است، تا راه را بر نهادهایی که در عرصه عمل فعالیت می کنند، بگشاید و چراغی باشد که ضمن شناسایی مشکلات کریدور پیش گفته که از لحاظ دارایی بسیار ثروتمند است، درصدد رفع و پیشگیری این مشکلات باشد.
ای کاش در خصوص این گذار بیشتر توضبح می دادید زیرا که نمی توانم با شما هم عقیده باشم:
در این مفهوم برخورداری یا عدم برخورداری بر این ایده استوار است که محل زندگی افراد بر فرصت های آنها تأثیر میگذارد و به میزان قابل توجهی به رفاه یا مشکلات آ نها کمک میکند.
فوق العاده بود و راهکار های بسیار خوبی دارید
به امید روزی ک نخبه هایی مانند شما
پای کار بیان و بتوان برای ایران عزیزمون تلاش و آن رو آباد کنید