بختیارپور : تصورم این است که اگر روزی رضا پهلوی بیاید اینجا بایستد، این افراد موید رضا پهلوی خواهند بود و در کنارش می ایستند توجیه هم می کنند که بایستی چه اقداماتی را انجام داد!
احسان سپهوند، ثریا زندیار– مشی سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی همواره یکی از نکات تعجب برانگیز عرصه سیاسی کشورمان است. این دانشگاه علیرغم تغییر روسای جمهور و تعویض گفتمان های سیاسی همواره در نگاه خود به موضوعات ثابت اندیش بوده است. حتی در زمان مدیریت غیرمستقیم مرحوم آیت الله رفسنجانی و دیگاه های خاصی که ایشان داشتند (قاعدتا نیازی به بیان آنها نیست)، تفکرات غالب بر این دانشگاه به سمت و سوی تندروانه آن هم از نوع اصولگرایی بود تا جایی که حتی خود مرحوم هاشمی در همین دانشگاه مورد هجمه قرار می گرفت! برای بحث در مورد منش اعجاب برانگیز دانشگاه آزاد گفتگویی را با یکی از اساتید با سابقه این دانشگاه ترتیب داده ایم و سوالات خود را با ایشان مطرح کردیم. نکته جالب این گزارش سخنان بی پرده دکتر علی بختیارپور در خصوص دانشگاه آزاد است که از زبان کمتر کسی شنیده ایم. از شما می خواهیم ما را در این گزارش سیاسی جذاب و صریح دنبال کنید.
دکتر علی بختیارپور استاد علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی با بیان این که تفکراتی در لایه های زیرین جامعه وجود دارد و در سطوح عمومی جامعه فرصت طرح پیدا نمی کنند، اظهار کرد: به این دلیل است که در سطوح عمومی، افکار، تحت تاثیر عنصر قدرت هستند، به طور مثال یک شهردار نمی تواند حرفهایی که به آن اعتقاد دارد را به زبان بیاورد چرا که تحت تاثیر حقوق دریافتی اش سخن می گوید.
این استاد برجسته دانشگاه ادامه داد: دانشجو جرات دارد ، پرسشگر است و زمانی که روی صندلی دانشگاه می نشیند حتما به دنبال این است که چه چیزی را می آموزد و در مورد آنچه که به او می گویند؛ سوال بپرسد تا معرفتی را که به دست می آورد بر تمام زوایای عقیدتی، فکری و باورهایش بنشیند، یا باورهایش را استدلالی تغییر دهد یا موید آن باورها باشد.
وی با تاکید بر این که این انتظارات از دانشگاه وجود دارد و نمونه هایی از آن را هم دیده ایم، افزود: اما در دانشگاه آزاد چنین خبری نیست، جالب این است این افکار به مثابه خون تازه برای جامعه هستند، جامعه به دگردیسی مداوم نیاز دارد و این افکار ، افکار کسانی هستند که هیچ نسبتی با قدرت را حس نمی کنند، براساس یک مصلحت شخصی حرف نمی زنند، پس حتما حرفهایی هستند که به درد جامعه می خورند.
وی تاکید کرد: اگر با نگاه عقلی به دانشگاه ها بنگریم باید این حرفها در دانشگاه گفته شود از آن عقلی تر، در دانشگاهی باید گفته شود که نسبت آن با حاکمیت و دولت، نسبت قطع است، یعنی چون دانشگاه آزاد، ریالی از دولت پول دریافت نمی کند بنابراین باید بتواند از جامعه و حاکمیت صحبت کند اما بیشتر شاهد این هستیم که حرفهای لازمه جامعه در دانشگاه دولتی گفته می شود که به نظر بنده باید علت این پارادوکس را کشف کرد.
دکتر بختیارپور عمده ترین علت آن را ساختار صنفی دانشگاه ها عنوان کرد و افزود: این ساختار تنها به ساخت بروکراتیک جامعه کمک می کند و هیچ کمکی به تولید گفتمان جامعه نخواهد کرد.
این استاد دانشگاه ادامه داد: نه سواد، آدم می سازد نه آموزش دین و هنر، آدم می سازد نه تربیت بدن، آدم می سازد آنچه که آدم می سازد، تربیت رفتاری انسان است وگرنه در گروه تروریستی داعش هم متخصصان زیادی از جمله دکتر و مهندس هوا فضا و افراد با مدارج علمی بالا وجود دارد اما به خاطر نوع تفکر، به راحتی حکم می دهند که سر انسان را از تنش جدا کنند پس تخصص الزاما منجر به توسعه نیست.
بختیارپور در ادامه گفت: وظیفه دانشگاه، تربیت رفتاری انسان است، وقتی از این مساله جدا شود کارکردی به جز فربه کردن نظام بروکراتیک ندارد! ما در دانشگاه آزاد چنین مشکلاتی داریم!
مشاور سیاسی استاندار خوزستان افزود: این که چرا همه واکنش ها و جنبش ها در دانشگاه دولتی آن هم در پایتخت اتفاق می افتد؟ و دانشگاه آزاد این شیوه را دنبال نمی کند و اینکه چرا دانشگاه آزاد فقط به ارائه مدرک می پردازد آیا کارکرد تخصصی دارند یا ندارند؟ دلیل دارد و یکی از دلایلش این است که حتی در دوره مرحوم آیت الله هاشمی نیز تفکر اصولگرایی کاملا بر فضای سیاسی دانشگاه آزاد چنبره زده بود، یعنی در دوره حضور و حیات آقای هاشمی که رئیس هیات امنا بود هم جریان اصلاحات نقشی در دانشگاه آزاد نداشت، به عبارتی، نمی توانست نقشی داشته باشد.
وی به این موضوع که تقویت و افزایش مباحث مالی از رویکردهای دانشگاه آزاد است و فعالیتی فراتر از مباحث مالی ندارد و به دلایل و چرایی عدم حرکت ها و فعالیت های دانشجویی در دانشگاه آزاد علیرغم وجود بسیج دانشجویی عنوان کرد: کاملا درست است می گویند اهتمام دانشگاه آزاد بر این بوده که سیاسی نباشد فقط اقتصادی باشد اما این در صورتی است که هیچ جریان سیاسی فعال نباشد، اما امروز می بینیم که تشکل ها فعال ما یشاء هستند به تعداد تشکل های فعال در دانشگاه آزاد توجه کنید؛ اولا تشکل اساتید تعطیل است البته بسیج اساتید را داریم اما فقط و فقط یک نوع تفکر وجود دارد،
وی با اشاره به تشکل های دانشجویی موجود در دانشگاه آزاد گفت: این تشکلها بیایند بگویند تفاوت های محتوایی و گفتمانیِ شان با هم چیست! در واقع هیچ تفاوتی ندارند و وجودشان هم ضرورتی ندارد چون همه شبیه هم هستند و یک مساله را فریاد می زنند! یک نفر دارد می گوید به جای این که یک هیات ۵٠ نفری ، ده هیات ۵ نفری باشد اسمش اصلا تکثر نیست! لذا در دانشگاه آزاد به هیچ وجه انتظار تولید فکر و یا جریان سازی نداریم، البته ممکن است کسی بگوید مثلا مطبوعه دانشگاه آزاد، دولت را هم نقد می کند، اما آیا در دولت آقای احمدی نژاد هم دولت را نقد می کرد؟ یعنی گرایش و فکر یکی است و هیچ تکثری و تفاوت تفکری وجود ندارد یا تضارب افکار وجود دارد.
بختیارپور با تاکید بر این که حرف هایم خطاب به جریان جدید نیست تصریح کرد: همین روال کنونی در زمان آقای هاشمی هم بود یعنی جو سیاسی دانشگاه آزاد یک جو سیاسی اصولگرایی بود حتا یک اصولگرایی میانه هم نبود، اصولگرای رادیکال بود و کسی هم مجالی برای صحبت نداشت، به همین دلیل این مساله در مدیریت ها رسوخ کرده است.
وی با مثالی در خصوص مدیریت در دانشگاه آزاد اهواز گفت: دولت نهم و دهم برخی آقایان رئیس و مدیر دانشگاه هستند دوره ی آقای جاسبی تمام می شود، آقای دانشجو بر سر کار می آید باز هم همان آقایان رئیس هستند، آقای میرزاده می آید، باز هم ایشان مدیر است، ولایتی می آید ایشان مدیر است! چرا در تمام تحول روسای دانشگاه آزاد، با وجود مدیران اصلاح طلب یا اعتدالی در سطح کلان، این آقایان می توانند و باید در جایگاه مدیریت حضور داشته باشد؟ البته در کل کشور هم همین رویه دنبال می شود و همچنان سیاست ها بر یک پاشنه می چرخد اما این ویژگی در دانشگاه آزاد و از آن ویژه تر در خوزستان!
بختیارپور با اشاره به هانا آرنت فیلسوف سیاسی و نویسنده کتاب وضعیت انسانی گفت: در جامعه وقتی دروغ سازماندهی شده و رسمی، رسم شود یعنی همه باید دروغ بگویند تا رشد کنند، بنابراین هرکسی حرف راست بزند در حقیقت یک کنشگر سیاسی است!
در جامعه ما هم هر کسی حرف راستی را بدون هیچ منظوری بیان کند می شود کنشگر سیاسی! چرا من وقتی حرف می زنم می گویم با آقای ولایتی نیستم یا منظورم آقای ایکس نیست برای این که بعدها در برداشت ها به عنوان مخالف سیاسی و کنشگر سیاسی تلقی می شوم و بعدا مجبورم اعلام برائت کنم و دستهایم را بالا ببرم و بگویم که من هیچ مخالفتی با آقای ولایتی ندارم ،دلیلش این است چون در جامعه ما دروغ رسمی رواج پیدا کرده و لذا هر کسی حرف راست می زند یک کنشگر سیاسی است، بنابراین وقتی حرف راست را به زبان می آوری یک مخالف هستی، در حالی که اگر از خودت بپرسند هیچ مخالفتی هم نداری، فقط حرف راست را گفته ای!
بختیارپور ادامه داد: انتظار این بود دولت آقای روحانی که بر سر کار آمد تغییرات مدیریتی در دانشگاه آزاد صورت بگیرد اما مطلقا هیچ تغییراتی صورت نگرفت!
اطلاع دارم برخی در دوره انتخابات در تمام ستادهای چپ و راست و میانه فعالیت کردند و برای هر کاندیدای انتخابات، به نوعی فعالیت خاص خود را داشتند که ریاست فعلی هم همین تلورانس ها را گذرانده است .
این استاد دانشگاه تصریح کرد: دانشگاه محل تعلیم و تربیت است اما بالاخره سیاست هم یک علم است و با چندگانگی در خط سیاسی، دروغ و ریا در جامعه آموزش داده می شود، اگر یک آدم شناسنامه دار سیاسی حتی از جبهه اصولگرایان رئییس دانشگاه شود که تابلوی اصولگرایی اش واضح باشد، این موضوع ایرادی ندارد چرا که مشکلی با جبهه های سیاسی نداریم.
اما جبهه سیاسی مدیر دانشگاه آزاد مثل این می ماند که روی یک تابلو نوشته عطاری، وارد که می شوی، میبینی که لوازم یدکی می فروشد! فردی که تابلوی عطاری را روی سرد می بیند انتظار دارد داروی گیاهی بخرد اما با دروغ مواجه می شود، همه ی این ها دروغ است و جامعه به دلیل همین دروغ ها دچار تحول نمی شود! اگر یک نفر اصلاح طلب است باید در دوره اصلاحات روی کار باشد، حرف هایش را بگوید، و کاملا واضح است که چه حرفهایی گفته است. تصورم این است که اگر روزی رضا پهلوی بیاید اینجا بایستد، این افراد موید رضا پهلوی خواهند بود و در کنارش می ایستند توجیه هم می کنند که بایستی چه اقداماتی را انجام داد!
باور ندارم که در این روزگار پر از نیرنگ ناجوانمردی و منفعت طلبی هنوز مردان راستینی چون شما وجود داشته باشد. امید است تا بقیه سست عنصران و روباه صفتان از شما درس اخلاق و پایمردی گیرند. دانشگاه آزاد و بالاخص دانشگاه آزاد خوزستان تبدیل به ویرانه ای عظیم شده است که آینه تمام نمایی از سو استفاده ، سیاست کاری، و باند بازی شده است. جایی که بایدمنشا اخلاق باشد کانون بی اخلاقی است.