اگر انتخابات سالم و آزاد برگزار نشود اعلام نتایج شکست یا پیروزی آن غامض می ماند. ردصلاحیتها آزادی عمل انتخاباتی اصلاح طلبان را عملا تحت تاثیر قرار داده و فعالیت آنها را فلج ساخته و عملا زمان و فرصت ورود اطمینان بخش و آسوده را از اراده آنها سلب کرده بود.
احسان سپهوند– گفتگو با او برای خبرنگاران سخت است؛ مگر در موسوم انتخابات که پای ثابت هر گعده ای است که در آن نامی از اصلاحات باشد. ساز مخالف او برای تلفن همراه کوک است و تنها راه ارتباطی اش تلفن ثابتی است که در منزل دارد.
سلامی از سابقون است و به گفته همفکرانش حتی پیش از خرداد ۷۶ نیز اصلاح طلب بوده است. از سابقه او که پرسیدیم گفت فقط یک جمله را بنویسید من یک اصلاح طلب هستم؛ اما آخرین سمت سازمانی اش در اردوگاه اصلاح طلبان بازمی گردد به انتخابات ریاست جمهوری و سمتی که وی به عنوان معاون احزاب و تشکل های اصلاح طلب در ستاد مرکزی دکتر روحانی داشت.
پیرامون مسایل سیاسی استان خوزستان گفتگویی را با ایشان تدارک دیده ایم؛ و چراهایی را که این روزها در اذهان مردم بدون پاسخ مانده اند از انتخابات شورا و ریاست جمهوری تا فعالیت سیاسی احزاب خوزستان را از او پرسیده ایم که در ادامه اهم گفتگوی تابانیوز با عبدالله سلامی را می خوانید:
۱- چرا شما به عنوان فعالان سیاسی استان خوزستان پس از هر انتخابات، فعالیت های خود را به صورت کامل متوقف می کنید؟ آیا پررنگ نبودن فعالیت احزاب در استان خوزستان خارج از محدوده زمانی انتخابات شائبه استفاده ابزاری از مردم را به اذهان مترتب نمی کند؟
بله، درسته نوع فعالیت سیاسی که با مشارکت افکار عمومی همراه باشد به فصل انتخابات متعارف اختصاص دارد بعد از آن عملا نوع فعالیت سیاسی و استمرار آن متوقف می شود ، چنانچه انتخابات حاشیه پیدا کند، خب، بعد از پایان انتخابات تبعات آن حواشی برای مدت کوتاهی فضای سیاسی بعد از اعلام نتایج انتخابات را ملتهب نگه می دارد و به فعالیت سیاسی استمرار قابل توجهی می دهد.
اما در خصوص فعالیت احزاب در نظام جمهوری اسلامی باید عرض کنم که تشکیل احزاب و فعالیت سیاسی آنها کماکان به صورت پایدار نهادینه نشده و همواره در معرض ممنوعیت واقع می شوند. شاید به همین مناسبت است که شائبه استفاده ابزاری از افکار عمومی جهت مشارکت صرف در انتخابات تداعی می شود .
۲- چرا برخلاف انتخابات ریاست جمهور در خوزستان اصلاح طلبان در استان خوزستان از اصولگرایان شکست خوردند؟
ناکامی نامزدان اصلاح طلب در برگزاری پنجمین دوره انتخابات شورای شهر اهواز به استثنای وقوع تخلف و تقلب انتخاباتی به عوامل متعددی ، از جمله موارد عمده و تعیین کننده این ناکامی ، بلاموضوع شدن رقابت سیاسی که در انتخابات ریاست جمهوری و پیش تر در برگزاری دهمین دوره انتخابات شورای مجلس حوزه اهواز شاهد آن بودیم ، بستگی پیدا کرد بود . آندسته از اصلاح طلبان و فعالان انتخاباتی که از ورود به انتخابات اخیر شورای شهر اهواز استنکاف کرده بودند در بلاموضوع شدن رقابت سیاسی و دو قطبی نقش بازدارنده ای را به نفع پیروزی اصولگرایان و ناکام شدن اصلاح طلبان ، بازی کرده بودند.
چنانچه انتخابات سالم و آزاد برگزار نشود اعلام نتایج شکست یا پیروزی آن غامض می ماند. رد صلاحیت ها آزادی عمل انتخاباتی اصلاح طلبان را عملا تحت تاثیر قرار داده و فعالیت آنها را فلج ساخته و عملا زمان و فرصت ورود اطمینان بخش و آسوده را از اراده آنها سلب کرده بود.
عدم تامین سلامت انتخابات و اعلام وقوع تقلب و تخلف در امر برگزاری انتخابات نیز مزید بر علت ناکامی نامزدهای اصلاح طلب در مقابل نامزدهای اصولگرا بوده است. اما همانطور که قبلا عرض کرده بودم، فضای انتخابات شورای شهر بر خلاف فضای انتخابات ریاست جمهوری و انتخابات مجلس دهم در اهواز، رقابتی و دو قطبی و سیاسی برگزار نشده بود. پاشنه آشیل اصولگرایان و نقطه قوت اصلاح طلبان در برگزاری انتخابات رقابتی و دو قطبی است.
۳- چه مشکلی باعث شد لیست های قومیتی در انتخابات شورای شهر اهواز شدیدتر از ادوار قبلی منتشر شوند و حتی درون لیست های سیاسی نیز این نقیصه متاسفانه به چشم بیاید؟
از آنجاییکه برگزاری هرگونه انتخابات مادون رقابت سیاسی از ویژگی های یک انتخابات مدرن و مترقی برخوردار نمی باشد، بنابراین اتفاق بلاموضوع شدن رقابت سیاسی، صحنه و فرصت انتخابات به حوزه سایر رقابت های مادون رقابت سیاسی از جمله رقابتهای صنفی، منفرد، قبیله ای و قومی، اختصاص پیدا خواهد کرد، در انتخابات اخیر شورای شهر به دلیل فقدان رقابت سیاسی ظهور رقابتهای ذکر شده و همچنین حضور بلامنازع رقیب سیاسی اصلاح طلبان در انتخابات اخیر شورای شهر، فراهم شده بود.
۴- بازگردیم به انتخابات ریاست جمهوری و یک سوال تکراری اما همراه با پاسخ بدیع؛ علت معنی دار بودن واضح آرای دکتر روحانی در شمال و جنوب استان خوزستان چه بود؟
تقسیم بندی آراء مناطق جنوب و شمال استان بر اساس قومیت، همواره فاکتور ثابت و سرنوشت ساز برای نتایج انتخابات نبوده و نیست. زیرا نتایج انتخابات پیشین، می تواند خلاف آنرا ثابت کند . برای مثال در آستانه انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ آراء آقای محسن رضایی از آراء آقای روحانی و بیش تر از آن نیز، در آستانه برگزاری انتخابات سال ۸۰ ، آراء آقای خاتمی از مجموع آراء آقای شم خانی در استان بیشتر اعلام شده بود.
انتخابات دوره دوازدهم ریاست جمهوری در استان خوزستان، از یکطرف تحت تاثیر رقابت سیاسی و از طرف دیگر نیز تحت تاثیر شرایط ناگوار استان واقع شده بود. در واقع کمیت بالای آراء مناطق شمالی آقای روحانی و همچنین کمیت بالای آراء مناطق جنوبی آقای ریسی در استان خوزستان؛ تحت تاثیر سلبی عملکرد اولین استاندار دولت تدبیر امید و استمرار جاری آن ، واقع شده بود.