به نام هستی
عسکر مولایی کتکی– این روزها در استان خوزستان سازهای رنگارنگی در صفوف رسیدن به صندلی های مدیریتی با انگیزه های متفاوت کوک شده، اینکه افراد جهت راهیابی به پست و مقام تلاش کنند جز شاخص های طبیعی بشریت هست. قطعا قابل نکوهش هم نیست اما آنچه به پدیده نو ظهوری تبدیل شده، دورگردی افراد بند باز هست که به واسطه عدم آگاهی و شناخت استاندار محترم برای خود قبا دوخته و ژست اصلاح طلبی گرفته و بدون داشتن کارنامه ای در این میدان سخت، که عدهای استخوان خورده کرده اند از نجبا و خسته شده گان اصلاح طلبی پیشه گرفته اند و به عنوان لیدر مدعی مرام و مسلک این جریان خود را معرفی می کنند.
به عنوان فردی که همیشه راه حل مشکلات ملی و منطقه ای را در چهارچوب مشی رای پسندید و معتقد به خردورزی و مدیریت عقلانی هستم از اینکه این سینه سپهر های نئو اصلاح طلبی پا به میدان گذاشته اند خرسندم و معتقدم لشکر تغییر یافته گان باید سیر صعودی بگیرد اما آنچه این رفقای میز دوست و استاندار محترم کمتر به آن پرداختن چگونگی حفظ ساختار و مرام این جریان هست که در قاموس بخشی از این افراد نمی گنجند.
حضور عدهای فرهنگی با گرایش نفوذی در اصلاح طلبی در نشست با استاندارد این پیام را به جامعه فرهنگی مخابره کرده که شناخت استاندار محترم از مجموعه فرهنگی ناکافی ست و این فاتحان روز شنبه به دنبال تغییر رویه در مبانی آموزش نیستند بلکه از این فرصت وفاق که بیشتر به نفاق می خورد به دنبال زمین گیر کردن دولت در عرصه مهم آموزشی هستند.
نمونه های این فرصت طلبی را در بخشی از انتصابات اخیر شاهد هستیم حضور افرادی که در تیم جناب جلیلی با سواستفاده منابع عمومی در راستای موفقیت جبهه پایداری از هیچ کوششی دریغ نکردند.
جناب استاندار خوب بود یک تحقیق میدانی در مورد ریشه داران این جریان انجام میدادید آنچه موضوع را تلخ می کند وجود نیروهای ناتوان جریان رقیب در کانون های انتصاب هست.
ما باور داریم وفاق باید محل تجمع نیروهای نخبه دو جریان باشد نه فرصت طلبان دو جریان، سخن آخر جناب استاندار آموزش پرورش زخمی و خسته است برای فرار از درد موجود به دام فرصت طلبان بند باز نیفتید وضعیت آموزش و پرورش را از این وضع بدتر نفرمایید.
و تا دیر نشده با فرهیخته گان واقعی این حوزه و افراد مشروع و مقبول این جریان وارد مذاکره شوید نه کاسبان و فرصت طلبان.