تا پیش از پیدایش سکه داد و ستدها بر اساس مبادله کالا به کالا انجام می گرفته است . در این دوران هر یک از جوامع کالایی را تولید و آنرا با محصولات و کالاهای مورد نیاز خود را در میان اقوام دیگر جستجو و مبادله می کردند.
با کشف آتش و بکار بردن فلزات هر یک مبدا و تحول عظیمی در سیر تکامل جوامع انسانی آغاز گردید ، در حقیقت نظام اقتصادی ، اساس بازرگانی و تجارت پایه گذاری گردید . از فلزات مختلف مانند مس ، نقره ، طلا و همچنین آلیاژهای حاصله از آنها مانند برنز اشیایی به شکل شمش ، حلقه ، میله و قطعات چهارگوش یا مدور و…. تهیه گردید و وسیله معاوضه و مبادله در معادلات قرار گرفت.
در دوران هلتمتی ها ( ایلامی ها – عیلامی ها ) از آغاز تا سقوط آنها توسط آشوری ها برای معادلات اقتصادی از فلزاتی که به شکل حلقه و چهارگوش و …. بودند استفاده می کردند . بطوریکه در کاوش های شوش حلقه هایی در ویرانه های معابد ( دوران ۲۰۰۰ سال پیش از میلاد ) بدست آمده است گواه این است که در دوره ی هلتمتی ها ( ایلامی ها – عیلامی ها ) هیچگونه سکه ای ضرب نشده است.
از تاریخ و فرهنگ الیمائید ها اطلاعات بسیار اندک و ناچیزی در دست است . آگاهی و شناخت نسبی از این قوم بر اساس بررسی سکه هایی است که از آنها برجا مانده است . همچنین نوشته های مورخین رومی و نقش برجسته های اندکی که در دل کوه ها و صخره ها کنده کاری شده اند ؛ و همچنین مجسمه ها و آثار معماری محدودی که در ناحیه مسجدسلیمان و حومه آن بدست آمده است می تواند راهگشای پژوهشگران باشد.
الیمائی ، برگرفته از واژه ایلام و مرتبط با تمدن ایلام می باشد ، مردمانی بودند غیر سامی که بر قسمتی از ایلام کهن که بین کوه های بختیاری یا قسمت شرقی شوش سکونت داشتند . مردمانی که در کوهستان زندگی می کردند مدتها پیش از هجوم اسکندر مقدونی به جلگه خوزستان فرود آمدند و در آنجا به کار کشاورزی که از همسایگان غربی خود آموخته بودند ، پرداختند.
نخستین پادشاهان سلوکی با جدیت از استعداد های محلی و تاسیس سکه خانه ای در شوش جلوگیری می کردند . اما نوادگان آنان این حساسیت و جدیت را نداشتند . آنتیخوس سوم پس از نبردی که در سال ۱۹۰ پیش از میلاد در منطقه مغنیسا با رومیان انجام داد ، شکست خورد . شکست وی موجب گردید وضعیت اقتصادی حکومتش از رونق بیافتد . وی جهت جبران وضعیت بد اقتصادی به معبد نانایای الیمائید ها حمله و آن را غارت نمود . دو سال بعد توسط الیمائید ها به هلاکت رسید.
با مرگ آنتیخوس سوم مبارزات خونینی در مناطق مختلف ایران صورت گرفت ، که منجر شد از نفوذ سیاسی سلوکیان در منطقه بشدت کاهش یابد . فشارهایی که بر شاهان محلی ایلیمائید وارد می آمد کاهش یافت و فرصتی را در اختیار یکی از شاهان به نام هوکناپسس Hyknapses نهاد تا اعلام استقلال و به نشان استقلال خود اقدام به ضرب سکه ای برنزی نماید .
سکه ای که ضرب نمود به سبک یونانی ها بود . بر روی سکه سری بدون ریش و در پشت سکه تصویر آپولون خدای یونانی دیده می شود و به خط یونانی نام هوکناپسس نوشته شده است ( شاه هوکناپسس ).
ظاهرا این استقلال زودگذر بود ، این احتمال می رود که سرکوب گردیده است ، در سال ۱۴۷ پیش از میلاد قیام دیگری توسط کمنسکیرس Kamnaskires صورت گرفت . کمنسکیرس اول به تقلید از سلوکی ها اقدام به ضرب سکه های چهار درهمی نقره و سکه های برنزی ، نمود.
پشت سکه ی کمنسکیرس به مانند سکه های آخرین پادشاهان سلوکی تصویر آپولون نقش گردیده است . عبارت ” کمنسکیرس شاه پیروز ” حکایت از قیام وی علیه سلوکیان است . این قیام نیز به نتیجه دلخواه نرسید زیرا مصادف شد به سال ۱۴۰ پیش از میلاد یعنی به قدرت رسیدن اشکانیان و پادشاهی مهرداد اول.
پس از کمنسکیرس اول فرمانروای محلی دیگری بنام تیگرائوس به سال ۱۳۸ پیش از میلاد و حدود شش سال حکومتش ادامه یافت . وی نیز به مانند شاه پیشین اقدام به ضرب سکه نمود.
این احتمال می رود که پس از پیروزی و تسلط مهرداد اول ، ضرب سکه های ایلمائی برای مدتی بیش از نیم قرن متوقف شده باشد چرا که تا کنون هیچ سکه ای از آنها بدست نیامده است.
کمنسکیرس دوم:
سکه های متنوعی از این فرمانروا از چهار درهمی تا درهم و اُبُول بدست آمده است . تصویر ملکه او بنام ” اَنزازِه ” Anzaze نیز همراه فرمانروا بر روی سکه نقش گردیده است . برخلاف سکه شاهان پیشین که فقط سر آنها بر روی سکه ضرب می شده ، تصویر شاه به صورت نیم تنه مجسم گردیده و لباسی شبیه زره بر تن دارد . پشت سر شاه و ملکه علامتی شبیه لنگر نقش شده ، لنگر از نشانه های خاص دودمان سلوکی است.
اما این نماد به یکی از ایزدان شوش نیز تعلق دارد و مربوط به باورهای دینی قوم الیمائی می باشد ، زیرا تاج بعضی از شاهان آنها نیز با این علامت تزیین گردیده است . فرمانروا برخلاف شاهان پیشین به سمت چپ می نگرد و این رسم تا زمان آخرین فرمانروای این سلسله رعایت می شود ، شاهان پیشین تا پیش از شاه شدن کمنسکیرس اول سکه ها را به تقلید از سلوکیان ضرب می نمودند و از کمنسکیرس دوم و جانشینان او به تبعیت از اشکانیان سکه های خود را ضرب می کردند.
کمنسکیرس سوم:
از این شاه سکه هایی بدست آمده است که بر روی آن تصویر فرمانروا و در پشت سکه تصویر شاهک دیگری نقش گردیده که می توان گفت آنها پدر و پسر بوده اند . تصویر کمنسکیرس بر سکه های اولیه تصویر شخصی جوان است و در سکه های آخر حکومت ، فردی پیر و فرتوت با ریش بلند و پشت خمیده است . سکه های کمنسکیرس سوم حکایت از حکومت طولانی او دارد .
کمنسکیرس چهارم :
در دوره کمنسکیرس چهارم تغیرات چشمگیری در سکه ها ایجاد شد . در سکه هایی که وی ضرب نمود ، روی سکه ها طبیعتا نقش شاهی را نشان می دهد که گه گاه از نیم رخ چپ و بر سکه های دیگر از روبرو نشان داده می شود . در پشت سر او علامت لنگر و ماه و ستاره که سمبل های مذهبی هستند دیده می شود . پشت سکه حاوی نقوشی است که در متن سکه پراکنده شده اند و به نظر می رسد حاصل پیامی نبوده ، فقط جنبه تزئینی دارند .
تاج شاه :
تیاری از گونه سرپوشی است که در دورهء پادشاهی مهرداد دوم میان اشکانیان و الیمائید ها رواج یافت .این سرپوش به صورت نوار ساده ای که بدون شک زرین بوده است در پشت سر گره خورده و تا پشت شانه گاها آویزان می شده است و امروزه عده ای آنرا با عگال (عقال) به اشتباه می گیرند.
تیاری ای که در بیشتر سکه ها بر سر پادشاه مشاهده می شود از گونه سرپوشی است که بر روی چهار درهمی دمتریوس اول ، چهار درهمی آنتیخوس اول ، درهم آنتیخوس اول ، چهاردرهمی اروفرن پادشاه کاپادوکیه ، چهاردرهمی اوتیدم اول پادشاه باختر ، مهرداد اول ، مهرداد دوم ، ارد دوم ، ونون اول و… نیز دیده می شود . آیا آنها نیز عگال ( عقال ) استفاده می کرده اند؟ این پرسشی است که طراحان این نظریه غیر علمی عگال از آن طفره می روند.
در زمان فرمانروایی کمنسکیرس تغییرات چشمگیری در سکه ها ایجاد شد . ضرب سکه های نقره متوقف و سکه های مفرغی جانشین آنها شد . ضرب سکه های ایلیمائی در ضرب خانه های شوش متوقف گردید و در جای دیگری شاید در سلوکیه ضرب می شدند . این سکه ها با کمی اختلاف می توان بدون شماره گذاری آنها را مربوط به دوران یا سلسله کمنسکیرس ، یعنی جانشینان کمنسکیرس چهارم دانست . (حدود ۶۵ پیش از میلاد الی ۵۴ میلادی).
بنظر می رسد نام کمنسکیرس گاهی بعنوان فرد و زمانی لقب شاهان این سلسله بکار می رفته است ، مانند شاهان اشکانی که سکه ها اغلب بجای نام پادشاه نام بنیانگذار سلسله یعنی ارشک را بکار می بردند.
از سال ۴۵ میلادی با نبودن نام کمنسکیرس در اغلب سکه ها ، می توان نتیجه گرفت که شاخه ی دیگری از شاهان الیمائی به حکومت رسیده اند . خط سکه ها در این دوره خط الیمائی است که منشا آرامی داشته و بندرت از خط یونانی استفاده می شد.
این شاخه را می توان شاهان بدون نام نامید ، چرا که اغلب نام خود را در روی سکه ذکر نکرده اند . این سکه ها از سال ۱۲۰ میلادی تا انقراض این سلسله بدست اردشیر بابکان ۲۲۴ میلادی ضرب می شده است .
( علی درویشی)
منابع:
۱. تاریخ امپراطوری اشکانیان . آندره ورستاندیک
۲. تاریخ اشکانیان . محمد حسن خان اعتماد السلطنه
۳. شاهنشاهی اشکانی . یوزف ولسکی . ترجمه مرتضی ثاقب فر
۴. سکه های ایران از آغاز تا دوران زندیه . علی اکبر سرفراز و فریدون آور زمانی
۵. تاریخ سکه . ملکزاده بیانی
۶. تاریخ ایران از سلوکیان تا فروپاشی دولت ساسانیان . احسان یارشاطر ترجمه حسن انوشه
۷. تاریخ ایلام . یوسف مجیدزاده
عالی بود
عالی بود?????
درود بر شما. عالی بود.
سپاس از مقاله ی خوبتون و اطلاعاتی که در مورد این قوم بازگو کردین
پادشاهی قپونی ها هم جز همین سکه ها هستند