شصت فیلم ۶۰ نقد:دوئل خود خواسته
  • امروز : افزونه جلالی را نصب کنید.
  • برابر با : 25 - ربيع أول - 1447
  • برابر با : Wednesday - 17 September - 2025
7
بخش سی

شصت فیلم ۶۰ نقد:دوئل خود خواسته

  • کد خبر : 121591
  • 05 شهریور 1401 - 20:22
شصت فیلم ۶۰ نقد:دوئل خود خواسته
فیلم بیست ونهم: دوئل (Duel)- کارگردان: استیون اسپیلبرگ- آمریکا:1971

سینمای هالیوود تا دهه ۶۰ میلادی با تمام چهره های شناخته شده اش ، اعم از فیلمساز و بازیگر، آن چنان گرفتار اصول و قواعد فیلم نامه نویسی و دکوپاژ شده بود که برای تماشاچیان یکنواخت و تا حدی کسل کننده می آمد، این سینما که اکنون جزو سینمای کلاسیک و یا به قولی سینمای موزه ای تبدیل شده ، علاو بر این در مقابل رقیب سر سختی مثل تلویزیون داشت به زانو در می آمد. به همین جهت حادثه ای لازم داشت تا شاید از این مخمصه رهایی یابد. این حادثه را جوانی به نام ” استیون اسپیلبرگ” در سال ۱۹۷۱ به وجود آورد. او باساختن فیلم دوئل علاوه بر نادیده گرفتن تمام قوائد کلاسیک سینما، نه تنها تازگی و جذابیت جدیدی را از طریق تصویر به نمایش گذارد، بلکه سبب شد فیلمسازانی که از فرط استیصال به تلویزیون پناه برده برده و در آن جا برنامه سازی می کردند، امیدوارانه به سینما بازگردند.

به همین جهت شاید بتوان” اسپیلبرگ” را نامدارترین فیلمساز پس از سینمای کلاسیک آمریکا دانست. او طی کمتر از ده سال از حد کارگردانی جوان و مستعد برنامه های تلویزیونی به مقام تهیه کننده و کارگردانی رسید که ثروت شخصی اش از ۲۰۰ میلیون دلار فراتر رفت و جزو ثروتمندترین افراد ایالات متحده شد و توانست در ردیف شخصیت های برجسته صنعت سینما همچون “والت دیسنی” قرار گیرد.”اسپیلبرگ”برخلاف “جورج لوکاس” و “مارتین اسکورسیسی “که از مدرسه فیلم فارغ التحصیل شده بودند، کارش را از ۲۲ سالگی با کارگردانی برنامه های تلویزیونی آغازکرد و هرگز دوره کالج را به پایان نرساند.

“اسپیلبرگ “در فیلم “دوئل “، جهانی را به تصویر کشیده که آدم ها در آن هیچگونه اراده ای ندارند و هر لحظه ممکن است سیر سرنوشتشان تغییر کند.  این دنیای خشن و بی رحم و تقریبا مردانه، در فیلم با برخورد اتفاقی دو نفر، یکی دیوید من (مردی کاملا با خصوصیات آمریکایی و در گیر روزمرگی زندگی) که مجبور است هر روز مسافتی را به وسیله اتومبیل و از میان جاده ها طی کند و دیگری راننده یک تانگر غول آسای مواد سوختی ( که هرگز در فیلم دیده نمی شود ) به تصویر کشیده شده است. تنها جرم “دیوید من ” یک سبقت از تانکر است، راننده تانکر به تلافی این سبقت سعی در از بین بردن او دارد، در تمام طول فیلم این نبرد جاده ای ادامه دارد و در نهایت نیز این راننده تانکر است که با لجبازی و عناد بدون دلیل، همراه تانکرش به قعر دره سقوط می کند.

فیلم های ” اسپیلبرگ” همواره دارای مهارت فنی و ساختار پر تعلیق و فوق العاده بوده اند، با وجود این دل مشغولی های وی از هنگام ساختن همین فیلم به نحو قابل ملاحظه ای تغییر کرده اند ، اسپیلبرگ در فیلم های حادثه ای و مهیج اش مثل “دوئل “و ” آرواره ها”، منظری پوچ انگارانه از جهان خلق می کند که خشونت بی معنی هر لحظه می تواند در آن اتفاق زبیفتد و افراد عادی را گرفتار کند ،  اما در فیلم برخورد ” نزدیک از نوع سوم ” به رویا پردازی روی می آورد که تاکنون ادامه داده است.

از صحنه های مهیج و پر رمز و راز فیلم می توان به صحنه ای اشاره کرد که “دیوید من” برای خلاصی از دست راننده تانکر به یک کافه بین راهی پناه می برد ، در کافه چهره های خشن رانندگان و مدل کفش های آن ها ملاک تشخیص او می شوند ، به همین دلیل او فکر می کند هرکدام از این ها می تواند همان راننده تانکر باشد ، اما هیچکدام آن راننده نیستند ، هر چند در صورت ایجاد شرایط می توانستند باشند.

ادامه دارد…

برای مشاهده بخش قبلی اینجا را کلیک کنید

لینک کوتاه : https://tabakhabar.ir/?p=121591

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 1در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۱
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.