چرا شورای سیاستگذاری اصلاح طلبان در همه استان ها عملکرد مثبت نداشته است؟
عسگر مولایی کتکی– بدون تردید شورای سیاستگذاری اصلاح طلبان یکی از تاثیر گذاراترین جریان تحول خواهی و نقد درون سیستمی بود که با اعتقاد به آرمان های نظام و انقلاب و بنا به خواستگاه متفات جامعه جهانی امروز با نگاهی علمی و جهانی در پی مدیریت عقلایی کشور بود. باری از پی گذاشتن این ایده متفاوت..جریان رقیب که مدیریت کشور را بنا بر ارزش های سنتی و منطبق با آرمان های دینی با برداشت و برش تفسیری که خود داشتند مقاومت علیه این تفکر را ساماندهی کردند و هر کدام از این طیف ها بنا بر منفعت خود با این فرزند ناخواسته برخورد نمودند.
با منصوب نمودن این جریان به غربگرا، سکولار، خود فروش، جازده، ضددین، وطن فروش، خائن به نظام و غیره… و به دنبال حذف این جریان بودند. اما جامعه ایران به واسطه تکنولوژی و عصر ارتباطات و ویژگی منحصر به ذات فرهنگی خود که در طول تاریخ اثبات کرده بود از تحولات جهانی عقب نماند و بازی در میدانی را شروع کرد که تابو جریانات رقیب بود. که ارتزاق دنیوی و معنوی خود را از تفسیر ردیکال و خشن از مسائل ارزشی داشتند.
اما خواست اجتماعی فرهنگی اقتصادی مردم و پافشاری آنها بر تفکر مردم سالاری دینی و تفسیر رحمانی از دین و مدیریت عقلانی بخشی از قدرت انحصاری که خود را قیم مردم می دانستند را مجاب به شنیدن این پیام نمود وانگهی این جریان توانست به خوبی در برهه ای از زمان در لایحه های جامعه در کل کشور نفوذ پیدا کند.
اما چرا این جریان هرچه زمان رو به گذر بود در استان های مختلف نسبت به نیازها و شناخت خورده فرهنگ های استان ها دچار نشت اطلاعاتی و کم کاری می شد و فرزند خوانده های که ارتباطی با لابی تهران بر قرار کردند در استان ها خود به غول های انحصاری تبدیل شدند یکی از این استان ها که شورای سیاستگذاری نمره منفی دار آن داشته و در انتخابات گذشته نیز نمره منفی حاصل برنامه ریزی آنها بوده استان خوزستان است.
در این استان تعداد اندکی افراد که به واسطه مشروعیتی که از مردم کسب نمودند به کانون قدرت در مرکز دسترسی پیدا کرده و حسب منافع خود نگاه اصلاح طلبی را در استان دچار تردید کرده اند و بدتر از نگاه درون استانی نگاهی ست که مرکز نشینان بدون شناخت ترکیب جمعیت شناختی از این استان ها دارند و گاهی اوقات افرادی را مدل جریانی می دانند که به لحاظ عقب اجتماعی توانایی ارتباط با مردم را ندارند و خود عاملی برای شکست یک تفکر می شوند آنچه نگارنده را ترقیب به این نگارش نموده موقیعت خاص و استراتژیک استان خوزستان هست که به باور من منافع ملی ما ایجاب می کند این خطه از ایران برای همه جریانات مهم و حساس باشد و با شناخت از هر منطقه در جذب نیروهای که جریانات سیاسی را کمک می کنند دقت نظر داشته باشد.در انتخابات اخیر ریاست جمهوری به تعبیر ریس جمهور خوزستان کار راتمام کرد اما نگارنده این حرکت اجتماعی وتاریخی را حاصل اندیشه شورای اصلاح طلبان نمی داند.
بلکه نتیجه تلاش روشنفکران اجتماعی منطقه ای و فرهنگیان ذی نفوذ ودگر اندیشان ومعتمدین منطقه ای بود که در پی حفظ منافع ملی بودند و سپردن مدیریت اجرایی کشور به دست تندروها وجنگ طلبآن را به صلاح منافع ملی نمی دانستند بر پایه این پنداشت شورای سیاستگذاری باید در شناخت افراد منطقه ای دقت نظر داشته و ترکیبات جمعیتی و قومی را به خوبی بشناسد و افرادی که به دنبال منافع خاص هستند و منافع ملی را اولویت برنامه های خود نمی دانند را در جایگاهی اجتماعی قرار ندهند که توان و ظرفیت آن را ندارند و منافع ملی را نمی فهمند و با ایجاد تردید در جریانات عاملی در جهت تخریب اندیشه های مردمی و ملی می شوند و منطقه را از مدار توسعه های اجتماعی اقتصادی و فرهنگی وا می دارند و از مانایی جریانات کم می کنند.
عسکر مولایی کتکی عضو مجمع اصلاح طلبان دوم خرداد استان خوزستان