غلامحسین واقف که از آن به عنوان بنیانگذار تیم فوتبال صنعت نفت آبادان یاد میشود، در سن ۹۴ سالگی در زادگاهش اراک فوت کرد.
به گزارش تابا، واقف که اصالتاً اراکی بود در دهه ۵۰ به نوعی تیم فوتبال صنعت نفت آبادان را پایهگذاری کرد و اکنون تیمی که به نام صنعت نفت راهی رقابتهای فوتبال میشود و این همه هوادار دارد به نوعی وامدار تلاشهای طاقتفرسای وی بود.
بعد از آغاز جنگ تحمیلی زندگی واقف در رفتوآمد مدام به آمریکا و اراک خلاصه میشد: «بله، فرزندم در آمریکا زندگی میکند، در این کشور هم تیم پارسیان را مربیگری کردم و در مسابقاتی که بین ۵۰ تیم از ایالتهای مختلف این کشور و البته دو تیم مهمان از فرانسه و انگلیس برگزار شد به عنوان دومی رسید».
خودش در خصوص تشکیل تیم صنعت نفت آبادان در مصاحبهای گفته بود: در همان سالهای ابتدای دهه ۵۰، یک روز در خانه نشسته بودم که تماس گرفتند و گفتند؛ سریع خودت را به تهران و طبقه ۱۴ وزارت نفت برسان؛ طبقهای که اتاق امیر نویدی در آن قرار داشت، در روزهایی که نایبرئیس هیئت فوتبال آبادان بودم، جعفر نامدار دبیر این هیئت بود و او بود که در خصوص من با نویدی صحبت کرده بود، به طبقه ۱۴ معروف و اتاق نویدی رفتم، برای دقایقی صحبت کردیم و در نهایت گفتم که اگر قرار است آبادان یک نماینده در مسابقات کشور داشته باشد و آن نماینده هم وزارت نفتی باشد چرا تیم کارگر را راهی بازیها نکنیم، قبول نکردند و گفتند که میخواهیم تیم صنعت نفت ایران را داشته باشیم و باید تیمی منتخب از آبادان را بسازیم.
واقف ادامه میدهد: از هر تیمی پنج یا ۶ بازیکن را انتخاب کردم، فضای بدی در فوتبال آبادان در آن سالها حاکم شده بود، همه با هم اختلاف پیدا کرده بودند، این تفکر که قرار است بازیکن دزدی در تیمها شکل بگیرد به وجود آمده بود. مرحوم برمکی تازه از کلاسهای مربیگری دتمار کرامر برگشته بود و به همین خاطر سرمربی تیم شد اما بعد از چهار ماه احساس کردم خیلی دل به کار نمیدهد و به همین خاطر بود که خودم در کنار سرپرستی، سرمربی صنعت نفت هم شدم و تیم را پنجم ایران کردم.
به روایت موسفید کردههای فوتبال آبادان، بسیاری از فوتبالیستهای سالهای دورتر این شهر که امروز شغل ثابتی در وزارت نفت داشته یا بازنشسته این وزارت هستند، شغلشان را مدیون پیگیریها و لابیهای غلامحسین واقف هستند. خود واقف در این خصوص میگوید: «پنج سال مربی تیم صنعت نفت بودم و در این سالها حدود ۸۰ نفر را در وزارت نفت استخدام کردم؛ بازیکنانی مثل میرزا پورمحمد، ذوالفقار نظام آزادی، جمشید بشاگردی و خیلیهای دیگر را به سر کار بردم و این خصوصیت اخلاقی من به آبادان و وزارت نفت منتهی نشد و در سالهای جنگ هم وقتی که پیشنهاد مربیگری تیمهایی مثل آذرآب و یا کمباینسازی اراک را داشتم به این شرط حاضر به همکاری شدم که بازیکنانم را به سر کار ببرند»./مهر