مدت ها بود که اصول گرایان فاقد گفتمانی منطقی در مواجهه با مردم بوده اند به گونه ای که احمدی نژاد با دو دوره چهارساله عملکرد اجرایی خود تیر خلاص را به بدنه ی جریان اصول گرایان وارد کرد، اما اصولگرایان در برخوردهای فرسایشی با اصلاح طلبان این جریان را هم در اذهان عموم با خود به زیر کشیده اند، و مردم را دچار یاس سیاسی و از هر دو جریان خسته کرده اند، و به خاطر عدم مقبولیت مردمی خود با ابزارهای متصل به بدنه ی جریان خود در نهادهای انتصابی, ترمز اصلاح طلبان را هم کشیده اند و مانع از موفقیت اصلاح طلبان شده اند.
از طرفی نمایندگان مجلس که از فیلتر شورای نگهبان عبور می کنند عمدتا کسانی می باشند که از قبل دچار یک نوع خودسانسوری برای عبور و از نظارت استصوابی هستند که بعد از استراتژی عبور فیلتر شورای نگهبان و کسب آرای نسبی مردم همواره ترس از رد صلاحیت در دور بعد باعث شده تا در طول دوران نمایندگی فاقد توانایی نقد قدرت و ارائه طرح و تصویب و اظهارنظر در مورد طرح و لوایح باشند.
شورای نگهبان نقش بزرگی در شکل گیری قوه مقننه و به تبع آن در قوه مجریه دارد و اعضای این شورا هم که مشخص است که هرگز به دست اصلاح طلبان نبوده است به این مسئله، تریبونهای نماز جمعه و جماعات، بازار، سایر نهادهای انتصابی را اضافه کنید، که نقش نیروهای امنیتی موازی بر کسی پوشیده نیست.
طبعا سیاست خارجی و تبعات آن در عدم سرمایه گذاری و در نتیجه سیل عظیم بیکاری، در مجموع این مسائل اصلاح طلبی را هم به فرسایش کشیده است و درحال حاضر هردو جریان خسته و ناتوان از حل مسائل مختلف کشور مجبور هستند تاوان عملکرد ناصحیح سیاسی خود را به مردم ایران بپردازند، در صورتیکه می بینیم که مردم علیرغم همه این مسائل همواره با شرکت گسترده خود در انتخابات دنبال مفری برای فرار از این بن بست بوده اند،اما به نتیجه نرسیده اند.
کیکاوس دشتگلی پور فعال اصلاح طلب