پیمان بابادی-کارشناس حوزه نفت و انرژی – فرد فاسد را میتوان به یکویروس تشبیه کرد؛ در حدیثی از پیامبر(ص) آمده است که تجمع مال حرام در شکم فرد باعثمیشود که خداوند هیچ عبادتی از آنها را نپذیرد و در احادیث فراوان نسبت به اثرگذاری حتی یک لقمه مال حرام بر زندگی افراد سخن گفته شده است؛
از دیگر اثرات منفی آن انحراف در زندگی فرد و فرزندان او یادشده تا جایی که به تعبیری فرد، از احساس تهی وگوش و چشم آن کر و کور شده ودر مقابل مال دنیا تسلیم میگردد و در این حالت احتمال اثرگذاری کلام در فرد بسیار پایین آمده و با انباشه شدن مال حرام در وجود فرد، روند به سمت انحطاط روز به روز بیشتر و مسیر مانند اتوبانی یکطرفه میگردد که برگشتن از آن روزبه روز سختتر ومحالتر میشود تا جایی که فرد خود را در قعر چاه خودساخته مییابد و بازگشتی برای اومتصور نیست و زمانی متوجه میشود که دیگر دیر است و فرصتی باقی نمانده؛
فرد فاسد بواسطه قرار گرفتن در همین مسیر بی بازگشت و کاهش اثرگذاری بر او دچار یک ذهن معیوب و ماهیتی اپورتونیستی می شود که تمام قوانینی که برای اصلاح شرایط وضع میگردد را به ضد خود تبدیل کرده و در هر شرایطی با خلاقیتی بی بدیل از قوانین خوب هم سو استفاده میکند؛
سالهاست که کارمندان پیمانکاری و ایثارگران مطالبهی تبدیل وضعیت و حذف پیمانکار را مطرح میکنند و زندگی خیلی از افراد به دلیل شنیده نشدن توسط مسئولین در زمان مناسب خود تاثیر منفی یافته و فرصتهای بسیاری از دست رفته است؛
اینک که بعد از سالها ارادهای بر اجرای این قانونگذاشته شد نکاتی قابل توجه است که به آنها میپردازیم:
اول که قانونی که با هدف ارتقا سطح زندگی شغلی این دسته کارمندان مصوب شده به دلیل شرایط خاصی که ایجاد کرده برای جامعهی هدف آن به گونه ای اجرا میگردد که به لحاظ مالی و شغلی نه تنها سبب ارتقا نمیشود بلکه باعث عقب راندن و گامی به عقب می باشد؛
این شرایط ویژه باعثشده که خیلی از افرادی که سالها برای اجرایی شدن این قانون تلاش و پیگیری کردند اینکه از ان انصراف دهند؛
اما چه افرادی سود بردند!؟
بر می گیردیم به موضوع اول بحث؛
عدهای از همان دسته مدیران فاسد با سو استفاده از این قانون و با داشتن رانت خبری پیش از اجرای آن و دست یافتن به اطلاعات و بخشنامه ها، شروع به وارد کردن اقوام و بستگان خود در شرکتهای پیمانکاری مورد قرارداد با شرکت نفت کرده و در کوتاهترین زمان ممکن و با اعلام اجرای آن، بستر را به منظور تبدیل وضعیت این افراد آماده و پرونده استخدام برای آنها ایجاد و با رانتی که دارند با سرعت در حال پیش بردن آن هستند؛
باز هم افرادی در بدنهی نفت که سالها به مجموعه نفت در قالب نیروهای پیمانکاری و خانوادههای ایثارگران خدمت کردند، از مزایای این قانون بی بهره و شرایط به کام مدیران فاسد و رانتخواری گردید که فرصت را مهیا یافته و ناف اقوام و بستگان و آقازادههای بی خاصیت خود را به وزارت نفت بستند؛
نکته ی دیگر اینکه همهی ما و شما بهتر میدانیم که خیلی از همین افراد بدون داشتن کوچکترین شایستهگی در کمترین زمان با حمایت همین افراد پلههای ترقی را طی خواهند کرد و این خود مبحثی دیگریست که پرده ای دیگر از هزارتوی فسادیست که سررشته ی آن افرادی هستند که با سواستفاده از موقعیت و جایگاه خود هر شرایطی را به نفع خود و خانواده خود تغییر میدهند و مترصد کوچکترین روزنهای برای سو استفاده هستند.
جا دارد نهادهای ذیربط به پرونده این افراد ورود کنند و منابع انسانی نسبت به افشای این دست افراد همکاری لازم را داشته و تبعات و اثرات سو آن برای مجموعه را در نطفه خفه کنند؛ در گذشته شرکت ملی حفاری دروازهی ورود این افراد بود ولی از آنجا که روحیهی لجنزادهها(آقازادهها) با شرایط سخت کاری حفارمردان ناسازگار است و حقوق ومزایای حفارمردان با خدمتی که انجام میدهند از تناسب خارج شده و همچنین خروج از این شرکت نسبت به سالهای قبل سختتر شده و امکان جابجایی نفرات بعد از ورود و طی مدت کوتاه امکانپذیر نیست، این شرکت جذابیت خود را برای این افراد از دست داده است؛
لذا پیشنهاد میگردد که نیروهای بازرسی ومراجع ذیصلاح وگوشهای شنوای مبارزه با فساد پیگیری ها را از شرکت های نفتی که در این سالها به دروازهای برای ورود اینچنین افراد تبدیل شده است آغاز کنند؛