یکی از نویسندگان جوان رامهرمزی به نام سحر ممبنی متولد رامهرمز است و دوران تحصیل ابتدایی را در دبستان شهید کلانتر، راهنمایی زینب و دبیرستان حضرت رقیه طی کرده است. وی دورهی کارشناسی حقوق را هم در دانشگاه رامهرمز گذرانده است. خانم ممبنی متأهل و دارای یک فرزند دختر هست و در حال حاضر مشغول به نوشتن رمان و گاهی اوقات کلاسهای آموزش قصهنویسی برای کودکان مقطع ابتدایی برگزار میکند وی تاکنون ۵ رمان منتشر کرده است.
خانم ممبنی در گفتوگو با تابا؛ دیدگاهها و فعالیتهای خود را در این زمینه تشریح کرد و اظهار داشت: به نظر خودم، من نویسندگی را انتخاب نکردم بلکه به من هدیه داده شد، چون هیچوقت به دنبالش نبودم نه در دوران مدرسه انشای خیلی درخشانی نوشتم و نه از کودکی به این کار فکر میکردم بلکه ذاتاً کودک خیالپردازی بودم. بعدها خواندن کتابهایی که پدر و مادرم در اختیارم قرار دادن به این خیالپردازیها شکل دیگری داد و فکر کردم باید نوشته بشوند و گاهی حس ناخوشایند از پایان یک فیلم باعث بازنویسی میشد با پایانی دلخواه و کمکم این موضوع برام جدی شد.
وی ادامه داد: من از دوران راهنمایی نوشتن را بهصورت غیرحرفهای شروع کردم فقط برای روح خودم مینوشتم و چون این کار به من لذت میداد دوران دبیرستان کمی جدیتر به آن فکر کردم و شاید از همانجا بود که کمکم هدفم شد و اولین داستان بلندم را نوشتم که بیشتر تمرین بود و کار بعدی بهار بود که بهعنوان اولین اثر سال ۹۰ توسط نشر شقایق چاپ و منتشر شد.
این نویسنده رامهرمزی تصریح کرد: نوشتن حتی اگر بهصورت خاطرهنویسی باشد قطعاً آرامشبخش خواهد بود و برای من هم همیشه همینطور بود و وارد شدن به دنیای حرفهای نویسندگی مستلزم تحقیق در جامعه ست که برای من گاهی لذتبخش و البته گاهی بهواسطه مشکلات و معضلات دردناک بود.
وی افزود: پیگیر فرهنگ و هنر بودن همیشه در خانواده جریان داشت خوشبختانه همیشه کتابهای روز را در خانه داشتیم. پدرم اهل شعر و ادبیات هستند و مادرم رمان خوان قهاری هستند و خواهر بزرگم اهل مطالعه هست همچنین کار هنری درزمینهٔ صنایعدستی هم همیشه از کارهای موردعلاقه مادر بوده و هست.
سحر ممبنی تأکید کرد: خانواده همیشه نقش تشویقی و حمایتی را داشتند و بزرگترین مشوقهایم محسوب میشدند.
وی خاطرنشان کرد: آثار من در حال حاضر رمانهایی بانامهای بهار، رها، میمیرم با تو نفس میگیرم، آسمان من نگاه تو و دو اثر جدید بانام تب زمستان و جان من است و محتوای آثارم عشق، اجتماع، خانواده با محوریت زنان بوده که در حال حاضر بهصورت آنلاین و در کانال تلگرام منتشرشده است.
وی یادآور شد: آنطور که باید به نویسندههای داخلی اهمیت داده نمیشود و این در بازار نشر بسیار مشهود است کما اینکه در حال حاضر کتابهای خارجی درجهدو و حتی درجه سه با ترجمههای بد در بازار نشر پرفروشتر هستند تا داستان و کتابهای نویسندگان داخلی که این به سیاستگذاری در حوزه نشر و کماهمیتی به نویسندگان بخصوص، نویسندگان جوان برمیگردد و اینکه نویسندگی در ایران هنوز بهعنوان یک شغل مستقل شناخته نمیشود.
ممبنی متذکر شد: با توجه به پایین بودن سطح کتابخوانی اهمیت و توجه لازم به این مقوله نمیشود.
و بحث دیگر در پرداخت و نوشتن داستان در مورد موضوعات خاص اجتماعی هست که ازلحاظ ساختاری با ممیزی و… مواجه میشوند که این موضوع هم بهنوبه خود به تکراری و کلیشهای بودن داستانهای موجود در بازار دامن میزند که درنهایت منجر به قصههای تکراری و فاصله و بیمیلی قشر کتابخوان جامعه به کتابهای ایرانی میشود.
این نویسنده رامهرمزی در پایان گفت: چه خوب میشد اگر دوستان مسئول ترتیبی میدادند که کلاسها و کارگاههای فعال داستاننویسی داشته باشیم خصوصاً برای نوجوانان تا در آینده شاهد رشد و شکوفایی نویسندگان جوان در شهرمان باشیم.