اگر چه تخصص استاندار خوزستان در شناسایی ژن های سیاسیون کارآمدی داشته، ولی در آسیب شناسی مشکلات و آسیب های استان چندان کارآمد نبوده است. اینجاست که باید گفت: کاش استاندار ما به جای ژنتیک، تخصص پاتولوژی(آسیب شناسی)داشت!
پس از درگیری های استاندار اسبق خوزستان با بعضی از مدیران ارشد دولتی و مقاومت وی در برابر آنها در خصوص احقاق بعضی از حق و حقوق مردم خوزستان زمزمه های کنار گذاشتن وی از کرسی استانداری مهمترین و استراتژیک ترین استان کشور یعنی خوزستان قهرمان اما مظلوم به گوش می رسید.
نگرانی دست اندرکاران و سیاسیون استان در آن روزها بیش از آنکه متوجه عزل مقتدایی باشد نگران انتخاب جایگزین وی بودند تا اینکه در کمال تعجب علی رغم مطرح بودن افراد با تجربه در عرصه مدیریتی یک متخصص ژنتیک که در مقطعی کوتاه در دولت اصلاحات سمت سیاسی داشت بر مسند استانداری استان مهم و بزرگ خوزستان تکیه زد.
در جلسه تودیع و معارفه استاندار قدیم و جدید چند نکته توسط استاندار سابق مطرح شد که خیلی از حضار آن سخنان را بیشتر تراوش طبع بذله گویی و شوخ طبعی مقتدایی قلمداد می کردند، ولی با گذشت دو سال از آن جلسه همگان متوجه شدند آن جملاتی که ظاهری طنز آمیز داشتند ، واقعیت های زیادی در خود نهفته دارند.
ضرورت نگاه استراتژیک استاندارخوزستان
ناگفته نماند که استاندار جدید با توجه به تخصصی که در علم ژنتیک داشت به خوبی توانست با شناسایی ژنهای سیاسی مدیران سیاسی استان و با توجه به(DNA) هر سیاستمدار صاحب نفوذ در استان بویژه گروهای نفوذ و نمایندگان مجلس و تشکلهای سیاسی صاحب نفوذ، با تامین نظر آنها به طرق مختلف نسخه های خود را بپیچد تا پایه های کرسی خود را مستحکم کند تا ثابت کند این بخش از مدیریت را که خاص کشورهای در حال توسعه است خیلی خوب بلد است. ولی در آسیب شناسی و درک مشکلات و سیاستگذاری در راستای حل این مشکلات کارنامه خوبی نداشته و شاید به جرات بتوان گفت فدای شق اول نمود.
بلاتکلیفی فرمانداری های دو شهرستان اهواز و دزفول
استاندار در مواجهه با خواسته های نمایندگان مجلس بیشتر حافظ منافع وخواسته های قوه مقننه بوده تا قوه مجریه به طوری که به نقل از دوستی در یک سال گذشته وی بیش از دهها بار به یکی از شهرهای استان و به دعوت نماینده مردم ان شهر سفر داشته است.؟!
یا بلاتکلیفی فرمانداری های دو شهرستان مهم استان یعنی اهواز و دزفول که یکی مرکز استان و دیگری از فرمانداری های ویژه و استراتژیک استان می باشند نیز نمونه ای از سیطره قوه مقننه بر قوه مجریه در استان خوزستان دارد و اینکه دغدغه استاندار محترم به رضایت گروه های نفوذ و پارلمانی های استان بیشتر از درمان دردهای خوزستان می باشد.
اما اگر چه تخصص استاندارخوزستان در شناسایی ژن های سیاسیون کارآمدی داشته (البته برای تثبیت جایگاه خودش ) ولی در آسیب شناسی مشکلات و آسیب های استان چندان کارآمد نبوده است .اینجاست که باید گفت کاش استاندار ما به جای ژنتیک، تخصص پاتولوژی(آسیب شناسی)داشت!
استاندار خوزستان در شش ماهه اول خدمتش توانست شهر به شهر راه بیافتد تا با جلب نظر مردم و قول و قرارهای عمرانی بتواند زمینه اخذ رای آنها را برای انتخابات ریاست جمهوری فراهم نماید غافل از اینکه وظیفه مدیران ارشد سیاستگذاری است تا کار میدانی و در همان روزها با سفر نوبخت ریاست سازمان مدیریت به استان خوزستان سخن از اعتبارات چند ده میلیاردی برای استان خوزستان و نصب بیلبوردهای تبلیغی برای این اعتبارات در جای جای شهرها، توانست بخشی از نظرهای مردم عزیز و همیشه در صحنه خوزستان را جلب نماید و کارنامه موفقی در انتخابات ریاست جمهوری برای نماینده ارشد دولت در استان خوزستان محسوب شود.
پاک کردن صورت مساله با انتخاب آسان ترین ولی بدترین راه کار ممکن
ولی با گذشت یک سال هنوز خبری از آن اعتبارات میلیاردی نیست و اثرات آن را در بعضی از تصمیم گیری ها استاندار بوضوح می بینیم. یکی از این تصمیمان تعطیلی ادارات برای جبران کمبود برق می باشد که جای تامل دارد. با خبر شدیم استاندار خوزستان برای حل مشکل بحران کمبود برق در تابستان پیش رو تصمیم گرفته اند؛ صورت مساله را پاک کرده و برای جبران کمبود برق ساعات کار ادارات را به نصف وقت معمول کاهش دهند و به جای تامین و تخصیص اعتبارات ذکر شده به دنبال پاک کردن صورت مساله هستند و دولتیان نیز برای فرار از تامین اعتبار لازم برای مشکل آب و برق استان با تعطیلی ادارات به نصف تایم قانونی به مدت سه ماه موافقت کردند.
در حالی که موضوع مشکل کمبود برق را دو سه سالی است که همگان می دانند و قول قرارهای میلیاردی دولت در آستانه انتخابات حکایت از اساسی بودن این مشکل داشت.
ولی امروز می بینیم که با پاک کردن صورت مساله و با انتخاب آسان ترین ولی بدترین راه کار ممکن اداراتی که وظیفه خدمت رسانی دارند تعطیل می کنند تا جلوی بحران برق را گرفته باشند.
اختصاص ۲۳ هزار میلیارد تومان به آب و برق و…
علی رغم تبلیغات گسترده در روزهای منتهی به انتخاب ریاست جمهوری مبنی بر تخصیص ۲۳ هزار میلیارد تومان به موضوعات آب و برق، فاضلاب و ریزگردها که مبلغ ۹۵۰۰ میلیارد تومان آن به آب و برق اختصاص داشت ولی با گذشت یک سال از عمر دولت همچنان از این اعتبارات خبری نیست. در حالی که اعتبارات تخصیص یافته حوزه آب و برق استان اصفهان در سال گذشته، به نقل از مدیر عامل سازمان آب و برق خوزستان- ۱۱۳ درصد بوده است و در همین سال تخصیص یاد شده در خوزستان ۲۳ درصد می باشد.
علی رغم تصویب مبلغ چند ۱۰۰ میلیارد تومانی برای احیای کارون تاکنون حتی یک ریال به این موضوع اختصاص نیافته است؛ در حالی که برای دریاچه ارومیه ۱۰۰۰ میلیارد تومان تخصیص صورت گرفته است.
جا دارد مدیران ارشد استان بویژه استاندار به عنوان نماینده ارشد دولت، مردم دلیر و شجاع خوزستان را در بحبوبه انتخابات ریاست جمهوری به خاطر بیاورد که شعار سر می دادند: روحانی! اگر هوا نداریم اما هواتو داریم.
امروز شما به عنوان نماینده ارشد دولت کمی صادقانه به مردم گزارش دهید که از آن اعتبارات چند ۱۰ میلیاردی دم انتخابات خبری نشد. طرح های نیمه تمام حوزه آب و برق ناتمام مانده اند، بخش خصوصی برای سرمایه گذاری در حوزه تولید انرژی تجدید پذیر حمایت نشد و دهها موضوع دیگر که در این نوشتار مجال آن نیست… تا اینکه امروز با تصمیمی خلق الساعه برای حل مشکل به اضطرار ادارات را تعطیل نکنیم.
امید است استاندارخوزستان با اندیشمندی در تصمیم گیری و سیاست گذاری کلان تر مشکلات استان را مرتفع نمایید و نمایندگان استان در مجلس شورای اسلامی کمی به جای تعاملات سیاسی برای انتصابات ریز و درشت استان را صرف چانه زنی برای تامین اعتباراتی که دولت تقبل کرده بود و رفع مشکلات زیرساختی نمایند .
دکترعلی دژمان
فعال اجتماعی
۱۳۹۷/۳/۹
تمامی یادداشت های منتشر شده در این پایگاه صرفا و صرفا نظرات شخصی نویسندگان هستند و بر اساس خط مشی پایگاه خبری تحلیلی تابا، تمام احزاب و دیدگاه ها می توانند نقدهای خود را بر اساس چارچوب های نظام مقدس جمهوری اسلامی برای ما ارسال نمایند.
طبیعتا مسوولیت حقوقی متن با پایگاه تابا، است اما دیدگاه های نویسندگان کاملا شخصی هستند.