در خبرها خواندم که نماینده مردم در مجلس از شهری برای نماینده شهر دیگری برای به دنیا آمدن کودکش تبریکی خاص گفته ، درهمین فکر بودم که یادم آمد بایکی از دوستان معروف رسانه ای ،اجتماعی و بسیار عزیز و دوست دیگری که باز هم از مدیران معروف و محترم است قراری دارم.
تماس گرفتم با دوست رسانه ای که متوجه شدم که ظاهرا کرونا به سراغ او هم رفته و سرفه شدید می کرد و مکالمه ما ناتمام باقی ماند تا پیام داد که پاسخ تستش مثبت شده و…
صبح که ازخواب بیدارشدم گروههای واتساپی و برخی وضعیتها و پیج های اینستگرام را طبق معمول چرخی زدم. اماخبری ازبیماری دوستم ندیدم.
تماسی گرفتم که جویای احوالش بشوم وبعدازش پرسیدم :خبری ازبیماری ات ندیدم.
گفت: قرنطینه ام و تا بهبودی کامل بیرون نمی روم. چرا خانواده و دوستان را نگران کنم.
به پست آخرش در پیج پرمخاطبش اشاره کردم و گفتم: سرقت خودروهای اروندی توسط فردی بنام ولید مهمتر از بیماری ات بود؟
گفت:برای مخاطب من جذابیت بیشتری دارد. وقتی کامل خوب شدم تجاربم را به اشتراک می گذارم.
یاد برخی اشخاص مانند مدیر و نماینده و سلبریتی افتادم و گفتم :اما بسیاری از همکاران خودت و چهره هایی که خیلی هم شهرت تو را ندارند خیلی روی این قضیه مانور دادند.
گفت: شاید آنها می خواهند در حین درمان تجارب خود را انعکاس دهند شاید بعضی هم نیاز به جلب توجه داشته باشند!