فکر میکنم اگر هزینه ی انعکاس خبر؛ بازگشت دوباره ی سختی کار به فیش حقوقی معلمان در چند روز گذشته را در این ابعاد وسیع و در تمامی خبرگزاری ها، سایت های خبری، رادیو و تلویزیون، جرائد مکتوب، مصاحبه ها، فضاهای مجازی و… شاید هم در دیگر کرات آسمانی! محاسبه نمایند، عددش بسیار بیشتر از جمع ریالی ای خواهد شد که به حقوق تمامی فرهنگیان کشور اضافه شده است.
نمیدانم چرا هیچکس در این وزارت خانه ی عظیم آموزش و پرورش نیست که پاسخگوی این سوال ساده و پیش پاافتاده و کهنه باشد که؛ اینهمه سر و صدا و تبلیغات و در بوق و کرنا کردن هر افزایشی حتی اندک در احکام فرهنگیان فلسفه اش چیست؟!
آیا سطح توقعات و آستانه ی رضایت و خشنودی فرهنگیان کشور تا بدین اندازه نازل است؟! آیا حیثیت شغلی و خدای ناکرده اجتماعی آنان به نسبت دیگران کم اهمیت تر است؟! هر چه هست، بر من در این ۳۲ سال خدمت و صدها هزار فرهنگی غصه دار دیگر پوشیده است و سالهاست که از آن رنج می برند و نه توجهی به ناخشنودی آنان از این مسئله می شود و نه پاسخی ولو ناقص از سوی جار و جنجال کنندگان به این عدم رضایت و اعتراض داده می شود. در همه ی دولتها وضع به همین منوال بوده و اختصاص به این دولت و دولت خاص دیگری ندارد.
خدایا! عاقبت همه ی ما را ختم بخیر بگردان
آمین یا رب الرئوف و الرحیم
? محمدسعید بهوندی/ اهواز
فرهنگی بازنشسته