عسکر مولایی کتکی– چرا مسؤلین استان نسبت به منابع طبیعی استان بی تفاوت و فاقد برنامه هستند؟
آنچه عامل این دلنوشته گردید روایت تلخی از یک فاجعه زیست محیطی و بی توجهی نسبت به منابع طبیعی و اقتصاد اشتغال مردمی است که با کمترین انتظارات خدمات رفاهی عاملی برای حفظ محیط زیست و منابع طبیعی استان هستند و با سخت کوشی خود یکی از کهن ترین باغستانات منطقه را حفظ کرده اند.
درست پس از گرمای طاغت فرسای این روزهای استان خوزستان تصمیم به سفری کوتاه در شمال استان یا همان بام خوزستان (کینو ;کُتُکُ) گرفتم گرچه سفر به مناطق خوش آب وهوا همیشه دلچسب و خاطره انگیز است اما این سفر برای نگارنده تماشای فاجعه ی عمیق مرگ تدریجی طبیعت و بخشی از تاریخ کهن سرزمینم با خشک شدن بیش از هشتاد هزار اصله درخت میوه متفاوت از باغات منطقه (کُتُکُ) بود این روایت غم جانکاهی بود تا به تماشای خاطرات پر نشاط دوران کودکی بنشینم و آن بهشت گمشده ی خیالاتم را رو به انقراض ونیستی ببینم ودرخت زیبای سر به فلک کشید بلوط که شاخه های مو عسکری درشت دانه پدری که ریشه آن در رودخانه معروف به اصطلاح محلی (جو باغا) یا همان رودخانه سنتی که از قرن ها پیش به سختی نیاکان ما جهت آبیاری باغستان ات خود درست کرده بودند بخشکد.
ومن به تماشای او بنشینم… باری نه خبر از نشاط وهیاهوی مردمآن سخت کوش گذشته می دیدید ونه امید به آینده بهترو نه آثاری از تلاش مسولینی که جهت جلوگیری ازاین فاجعه به دنبال راحلی جهت پاسداشت نابودی طبیعت دست به اقدام زنند هرچه مشاهده کردم نوعی نا امیدی وبدبینی که عاملش را مسؤلین ذیربط می دانستند.و بر همین پنداشت مصمم به ارائه گزارشی از این روایت تلخ برامدم تا شاید برای نسل آینده این فاجعه را به تماشا ننشسته باشم.
یکم. در آبانماه سال گذشته اتفاقی مردم منطقه را در بهت فرو می برد رانش زمین تنها سرشاخه اصلی منبع تغذیه باغاستان کتک را انحراف وشکاف عمیقی ایجاد میکند که توسط اهالی منطقه در همان ساعات اولیه وبه برکت فضای مجازی روایت تصویری آن مرزهای متعددی را می پیماید ونهایتا از طرف شورای منطقه شرح حادثه به سازمان های ذی صلاح گزارش داده می شود.
دوم . انحراف به لحاظ عمق حدود هشتصد متر و انحراف طولی حدود دو کیلومتر تخمین زده شده که در صورت وجود یک مدیریت با برنامه این بحران قابل حل بوده و باعث دلگرمی مردم این منطقه که بخش عمده ای از اقتصاد خود را از این طریق ارتزاق می نمایندمی شود اما گویی تا فاجعه عمق پیدا نکند مسؤلین مربوطه خیال در کنار این مردم محروم وبحران زده نمی ایستند.
سوم.مسؤلین استان باید باور داشته باشند که منابع طبیعی بخشی از حیاط جامعه هستند وحافظت و برنامه جامع جهت ساماندهی آنها را بایددر اولویت کارهای خود قرار دهند.
چهارم این منطقه با موج شهر نشین وگسترده شدن حاشیه نشینی در شهر و بروز مشکلات شهرنشین به دلیل بی تدبیری مسؤلین در حال تخلیه و جمعیت آنها در حال پیوستن به سربازان بی کار و حاشیه نشینی هستند که خود هشداری ست برای توجه بیشتر به این مناطق.
پنجم بافت پوشش گیاهی این منطقه وموقعیت خاص کو بلند کینو و استعداد گردشگری و وجود رود خانه دره کول که بدون هیچ استفاده ای جذب زمین می شود می تواند موقعیتی بی بدیل از این نقطه از استان بسازد ومسیر طولانی تفریح مردم استان را کوتاه نماید ازطرفی موقعیت جغرافیایی و مستعد بودن منطقه جهت گردشگری این خطئه از استان خوزستان را به شرایطی خاص تبدیل کرده.
ششم با توجه به موج خشکسالی و فرسودگی حاصل از بیابانی شدن استان مسؤلین باید نسبت به خشک شدن دیگر مناطق استان حساس بوده و امکانات خود را جهت جلوگیری از فجایع زیست محیطی فعال نمایند وبا برنامه ریزی وهدف گذاری با الویت منطقه ای و گسیل امکانات در حفظ و نگهداری این مناطق که عامل نگه دارند طبیعت نیم جان استان هستند کوشاباشند و در حفظ پوشش گیاهی وجغرافیایی این ناحیه که تأمین واصالت آبی استان را بدوش می کشد با حساسیت و برنامه ریزی گام بر دارندو جهت جلوگیری از مهاجرت وتخلیه شدن این مناطق که می توانند به لحاظ محیط زیستی در کل استان اثر گذار باشند باسرمایه گذاری و جذب منابع اعتباری ویژه امکان زندگی حداقلی را برای مردم این مناطق بهتر نمایند.
هفتم نتیجه: ناکار آمدی وبی برنامه بودن مسئولین استان و عدم تخصص و تعهد در مدیریت بحران و نداشتن شناخت از همه نقاط استان و نگاه قبیله ای و طایفه ای که در استان حاکم شده باعث تزلزل در تصمیم گیری مسؤلان در شرایط بحرانی شده که حاصل این تفکر توسعه نیافتگی و نبود نگاه علمی در استان ومهاجرت نخبگان علمی از استان ونهایت وجود بحران های پی در پی است که بآور نگارنده این نگاه ناتوان که بر چرخه مدیریتی استان پنجه زده باید شناسایی و ریشه های آن همانند درختان میوه و پوشش های گیاهی منطقه زیبای کُتک که در شمال استان است و به دلیل بی تدبیری مسؤلین و خشکسالی دل هر رهگذری را بدرد می آورد خشکانده شود تا راه توسعه علمی و بذر امید در میان مردم منطقه دوباره چرخه زندگی را به حرکت وا دارد.