گروه تاریانا یک گروه و تشکل غیردولتی غیروابسته و مستقل است که دارد در کنار دیگر تشکل های مردمی غیردولتی کار فرهنگی می کند و مجوز قانونی فعالیت را هم دارد. NGO یا بصورت کامل تر Non governmental Organization در حدود بیست سال است که در ایران بصورت آشکارا و علنی در چارچوب فعالیت های اجتماعی دارد نقش آفرینی می کند.
سمن ها یا سازمان های مردم نهاد، سازمان های مردم نهادی هستند که دارای گستره ی فعالیت در سطح یک محله یا شهرستان خاص هستند باید مراحل ثبت و تاسیس تشکل یا کانون و یا موسسه ی خود را از طریق فرمانداری مربوطه و سازمان هایی که دارای گستره ی فعالیت در سطح استان هستند باید مراحل را از طریق دفتر امور اجتماعی استانداری دنبال نمایند.
این موسسات و کانون های خودجوش مردمی دارای شخصیت حقوقی مستقل ، غیردولتی ، غیرانتفاعی و غیرسیاسی هستند که برای انجام فعالیت داوطلبانه با گرایش فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، مذهبی ، بشردوستانه و بر اساس قانونمندی و اساسنامه مدون، رعایت چهارچوب قوانین موضوعه کشور و مفاد آیین نامه اجرایی آن فعالیت می کنند.
عبارت سازمان های غیردولتی همزمان با تاسیس سازمان ملل متحد در سال ۱۹۴۵ که مفاد آن در ماده ۷۱ از فصل ۱۰ منشور سازمان ملل آمده است، به وجود آمد. از ویژگی این سازمان ها می توان به غیردولتی بودن، غیرانتفاعی بودن ، غیرسیاسی بودن، تمایل به استقلال و خودجوشی اشاره نمود. همان طور که از نام این سازمان ها پیداست، بودجه ی سازمان های مردم نهاد، از راه کمک های مردمی و وقف و در مواردی هم با کمک سازمان های دولتی، دولت یا ترکیبی از این روش ها تامین می شود.
با این مقدمه می شود سراغ فعالیت اخیر و چالش برانگیز تشکل تاریانا برویم که از قضا فی المثل یکی دوتن از اعضای برجسته ی آن جزو تشکیلات و تحریریه ی پیوند ایرانیان هستند.
بررسی بخشی از تاریخ تمدن ایران زمین مثل تمدن ایلام ، ماد ، حضور آریایی ها ، وجوه مختلف تاریخی و زبان ، به عنوان مهم ترین عنصر فرهنگی و تمدن ساز یک منطقه و سرزمین و یا بررسی جنگ های تاریخی و مبادلات فرهنگی ووو جزو مواردی است که می تواند و باید همواره توسط کنشگران و فعالین فرهنگی و پژوهشگران مورد نقادی و بررسی مداوم صورت بگیرد.
چرا که با وجود اینکه در پیدایش و وقوع رویدادهای تاریخی گاه با اتفاقاتی مواجه هستیم و با اسنادی سر و کار داریم که غیرقابل انکار هستند، ولی به لحاظ وجود علمی به نام باستان شناسی و از طرفی با وجود علم دیگری به نام جامعه شناسی و تبادل افکار و آرا در سطح جهان در مورد فی المثل یک مورد بخصوص از بخشی از تمدن یک ناحیه ، این تواتر و چندگانگی ها و نو به نو شدن های سندهای تاریخی ، مستلزم برگزاری سمینارها و همایش ها و نیز تالیف کتاب ها و بررسی های حرفه ای رسانه ای است. یک تشکل مردمی غیردولتی می تواند در این میانه چنین گام هایی بردارد.
تاریانا در میان تشکل های خوزستان چه بسا بیشتر از دیگر تشکل ها به این امور علاقه نشان داده و سعی داشته و دارد که در باب تمدن ایران زمین حوزه ی فعالیت خود را و از سوی دیگر توجه مردم را بعنوان جامعه ی هدف نخستین و نهادهای علمی تحقیقاتی را بعنوان هدف دوم در این رابطه حساس تر و کنجکاوتر کند که اقدام شایسته ی تقدیری است و لازم است در این خصوص قدر ببیند و تشویق شود.
در همین زمینه و در تازه ترین برنامه ای که خواسته اند اجرا و پیاده کنند ، آمده اند در خصوص تمدن ایلام (عیلام) یک همایش برگزار کنند. از این همایش ها روزانه در کشور دهها نمونه برگزار می شود و اتفاق خاصی نمی افتد.
تازه همین جا باید از حجم انبوه همایش های بی خاصیت هم یاد کرد که فرجام نیکی در بر ندارد و فقط مایه ی خسرالدنیا و خسرالآخرت هم هست! ولی با شناختی که از روحیه ی معتدل و فراقومی و روشنگرانه ی دوستان تشکیل دهنده‌ی این تشکل سراغ داریم ، می شد حدس زد که فرجام این همایش بدون شک نتایج خوب و قابل اعتنایی در پی داشته باشد.
ولی چه اتفاقی افتاده است؟!
تالار در اختیار این تشکل قرار داده نشد.
میراث فرهنگی با این تشکل همکاری نکرد.
سازمان تشکل‌های مردم نهاد با این تشکل همین حداقل همکاری و همراهی را نیز دریغ نمود.
آیا این تشکل قانونی باید برای برگزاری یک همایش برود تالار بسازد؟!
خوب اگر وضع مالی شان خوب بود ، فکر می کنم این کار را می کردند!
ولی وضع مالی شان خوب نیست.
بخش دولتی وقتی از همکاری با این تشکل خودداری می کند، خیلی طبیعی است که بخش خصوصی از این همکاری واهمه داشته باشد. نکند کاسه ای زیر نیم کاسه باشد!
قدری زاویه دید را تغییر بدهیم . در شبکه های اجتماعی چندین آی دی پروفایل فیک با بدترین ادبیات ممکن و به رذیلانه ترین شکل ممکن با خرج از کیسه ی مقام رهبری و صغرا کبرا کردن و پشت مقدسات قایم شدن و تخریب اعضا و هدف گروه تاریانا که فقط خواسته اند تمدن ایلام را نقد کنند! ، فراخوان داده اند که ای بخشی از مردم دلاور! کفن بپوشید و بیایید همایش را بر هم بزنید که اگر نزنید چهارستون ایمان و دین و شرف تان به باد می رود!
این دیگر چه بساطی است؟! این اطوارها را از کجایتان در می آورید؟! این چه رفتاری است که از شما سر می زند؟! پشت چه چیزی قایم شده اید و تکیه تان به کجا و کدام تفکر است؟! تمدن ایلام مگر بخشی از تمدن ایران نیست؟! پس حرف حساب شما چیست؟! مگر شما ایرانی نیستید؟! از چه چیزی ترس دارید و از چه چیزی حتا خواب شب تان می آشوبد؟!
چرا فکر می کنید تمدن ایلام و چهار مشت خشت و گل و دیوار و سنگ نبشته و سفال و آجر پوسیده می تواند برای شما یک هویت مستقل درست کند؟! این توهم از کجا به مغز ناقص شما تزریق شده است؟! تمدن ایلام بخش کوچکی از تمدن ایران است و با این بازی های مسخره نمی توانید یک مساله ی متکثر گسترده را که حتا متعلق به حوزه ی استان خوزستان نیست و متعلق به سرزمین ایران است را مطلوب به مصادره کنید تا چهار انتفاع محدود و مضحک مثل اشتغال چهار پست و شغل برای خود دست و پا کنید.
این یک!
دو ، اینکه راه و مسیر پیش رو برای تاریانا فراهم و گشوده است. نه فقط برای تاریانا که مجوز قانونی دارد. برای هر کنشگر و فعال حی و حاضر در تمام ایران زمین این مسیر روشن و شفاف است. هر کسی می تواند قلم بزند ، بسم الله . هر کسی در توانش است که سفره بیاندازد و دعوت عام و خاص کند ، بسم الله . هر کسی می تواند تشکل و کانون و موسسه راه بیاندازد ، بسم الله .
ولی یک ایرادی به گروه تاریانا و دیگر گروه های مشابه که چنین برنامه های عام احتمالی دارند ، وارد است این است که : برای همایش عمومی و جلسه ای که بار عام دارد و مخاطب عام دارد ؛ و تا زمانی که یک تالار و یا سالن مخصوص به خود ندارید ؛ موظفید از فرمانداری شهر مجوز جداگانه دریافت کنید و هیچ بهانه ای در این رابطه پذیرفتنی نیست.
نمی توانید ادعا کنید چون مجوز فعالیت دارید ، می توانید همایش و جلسه ی مفصل و گسترده برگزار کنید. نمی توانید بگویید و مصداق بیاورید که دیگران ال کرده اند و بل کرده اند و ما هم خواستیم ال کنیم و بل کنیم. بگذاریم ما راه قانونی را طی کنیم. بگذاریم ما ثابت کنیم که همه ی کارهایمان قانونی است و متکی به ایکس و وای و ایگرگ نیستیم! بگذاریم مردم ما را قضاوت کنند و برای خوشامد فلان رییس و بهمان وکیل و فلان نماینده کاری انجام نمی دهیم.
سه/ رفتارهای غیردموکراتیک از هر کسی با هر نگاهی که دارد و با هر موقعیتی که دارد، ناپسند است و عین واگرایی و واپسگرایی است و رفتاری است بدوی و ضدهنجار. رفتارهای غیردموکراتیک به جای شفاف سازی مسیر رو به رو در راه اعتلای جامعه و برون رفت از ایستایی و رکود و خلود و جمود ، خلل وارد می کند و پای ما را در مرداب عقب ماندگی بیش از پیش سفت تر می کند.
وظیفه ی هر کسی است که اهل کتاب است. وظیفه ی هر کسی است که ادعا می کند همه هموطن هم هستیم و در میدان تهاجم‌ها و خصومت ورزی های بیگانگان ، در کنار هم خون دادیم و دست و پا افشاندیم؛ وظیفه ی هر کسی که معتقد است دشمن ما یک دشمن واحد است؛ که در روشنگری تاریخی این سرزمین و وحدت میان کنشگران و فعالین اجتماعی فرهنگی ما هر کاری که می تواند انجام بدهد و میدان را خالی نکند .
روشنگری تاریخ گذشته ی ما به روشنی امروز و فردای ما منجر می شود .
شهرام گراوندی مدیر مسئول هفته‌نامه پیوند ایرانیان . ۲۵ آذر ۹۷
