شصت فیلم ۶۰ نقد: بازجویی از یک نویسنده
  • امروز : افزونه جلالی را نصب کنید.
  • برابر با : 25 - ربيع أول - 1447
  • برابر با : Wednesday - 17 September - 2025
2
بخش بیست و پنج

شصت فیلم ۶۰ نقد: بازجویی از یک نویسنده

  • کد خبر : 120678
  • 18 مرداد 1401 - 12:32
شصت فیلم ۶۰ نقد: بازجویی از یک نویسنده
فیلم بیست و چهارم:تشریفات ساده (A Pure Formality)- کارگردان: جوزپه تورناتوره- ایتالیا 1994

جوزپه تورناتوره ، فیلمساز ایتالیایی را با فیلم های سینما پارادیزو و مالنا می شناسیم ، فیلمسازی که حس نوستالژی به زندگی گذشته ، خصوصا عشق به سینما را مضمون فیلم هایش قرار داده است .

اما این بار شاهد فیلمی از او به نام تشریفات ساده هستیم که اگر نام تورناتوره در تیتراژ فیلم تبود، هرگز حدس آن راهم نمی شد زد که شاهد فیلمی از او می باشیم. تشریفات ساده، فیلمی از ژانر پلیسی – معمایی با زبانی سورئال و با تکیه بر اصول و قواعد تئاتر کلاسیک ساخته شده است.

فیلم با صحنه ای کاملا مبهم در دل یک جنگل و زیر باران شدید ، با شلیک گلوله ای شروع می شود، بدون اینکه ضارب و مضروب مشخص شوند ، دوربین به عنوان نگاه یک نفر ، پا به فرار می گذارد ، معلوم نیست این شخص قاتل است که می گریزد و یا کسی است که گلوله خورده و اکنون از ترس جان در دل جنگل می دود ، این ابهام تا آخر فیلم هم چنان ادامه دارد و هرگز هم معمای آن حل نمی شود.

ادامه فیلم را در صحنه ای که مردی ( ژرار دی پاردیو ) با پای برهنه و خیس از باران از دل جنگل بیرون می آید، شاهد هستیم ، این شخص به عنوان مظنون و با توجه به این که اوراق شناسایی همراه ندارد به یک پاسگاه متروکه برده می شود، پاسگاهی که ساعت آن عقربه ندارد، در قفسه مواد خوراکی آن تله موش کار گذاشته شده ، از جای جای سقفش آب می چکد و ظروفی جهت جمع آوری آب ها روی زمین گذاشته شده است .ماموران پاسگاه از نظر ظاهر و حتی رنگ پوست هم هیچ شباهتی به هم ندارند ، آنها به مرد به عنوان آدمی ولگرد و جانی می نگرند و منتظرند تا بازجو برسد ، بالاخره هم بازجو ( رومان پولانسکی) از راه می رسد، قیافه ای خشک و نگاهی به همه چیز مظنون ، او هم به اعتراضات شخص مظنون وقعی نگذاشته و مشغول بازجویی از او می شود .

ادامه فیلم تا پایان در همین محل و پر از دیالوگ هایی است که بین متهم و بازجو رد و بدل می شود و تورناتوره با مهارت در چیدن دیالوگ ها و دکوپاژ ماهرانه که هر لحظه برای تماشاچی ایجاد مسئله می کند، به خوبی توانسته از یکنواختی و سرد شدن فضای فیلم جلوگیری کند.

متهم خود را اونوف نویسنده معرفی می کند که حدود شش سالی است کتابی ننوشته و برای این که بتواند دوباره فکرش را فعال کند، به کلبه ای در دل جنگل پناه آورده است، بازجو که خود یکی از خوانندگان پر و پا قرص نوشته های اونوف است، زمانی که متهم در مقابل بخشی از یک داستان اونوف اظهار بی اطلاعی کرده و بازجو او را دروغگو اعلام می کند ، تماشاچی نیز به سخنان متهم شک می کند ، اما لحظه بعد که متهم بخش هایی دیگر از نوشته های اونوف را از بر می خواند ، تماشاچی به قضاوت بازجو شک می کند و این بده بستان دو نفره ، تا آخر فیلم که تا صبح طول می کشد، ادامه دارد .

این داستان ساده را می توان بیانیه ای از طرف تورناتوره علیه نویسندگانی دانست که دست از قلم برداشته و فکر می کنند چیزی برای نوشتن ندارند ، به همین جهت کنج عزلت گرفته و به دور از مردم زندگی می کنند ، فیلمساز این عمل را به عنوان کشتن هویت نویسنده بودن آن شخص دانسته و آن ها را به بازجویی می کشاند .

در فیلم شاهد صحنه هایی هستیم که می توانند کلیدی باشند برای گشودن رمزهای فیلم و رهنمون تماشاچی که متوجه مضمون اصلی آن بشود ، مثلا انتخاب رومان پولانسکی  که از فیلمسازان معتبر و جهانی است به عنوان بازیگر و برای ایفای نقش بازجو و یا فلاش بک ( بازگشت به گذشته ) سریع در بین صحبت های مرد مظنون ، شلیک گلوله به پیشانی خودش ، تراشیدن سر و صورت ، آمدن و رفتن زنان و مردانی به خانه نویسنده که از زبان بازجو به عنوان ناشر و همسران نویسنده  معرفی می شوند .

تورناتوره همان گونه که گفته شد ، فیلم را مانند پازلی ساخته که تماشاچی با درست کنار هم قرار دادن کلید های رمز گشا موفق به شناخت کلی فیلم می شود و در نهایت نیز نویسنده را که اکنون هیچ نقطه مثبتی در زندگی ندارد ، سوار بر آمبولانس مخصوص از منطقه دور می کنند .

ادامه دارد…

برای مشاهده بخش قبلی اینجا را کلیک کنید

لینک کوتاه : https://tabakhabar.ir/?p=120678

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 1در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۱
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.