عسکر مولایی – این روزها جامعه ایران در پرتگاهای زندگی دچار سر گیجه های بسیاری ست در حوزه های فرهنگی رویارویی با حجاب و بی حجاب در نبرد بوده در حوزه ساختار هویتی ترکیبی از آتش های زیر خاکستر تفکرات ملی گرایی و قومی و فرد گرایی آرام آرام در حال زبانه کشیدن هست.
در حوزه های سیاسی فارغ از مجموعه های برانداز که از نخست در دشمنی با ساختار موجود بوده اند از درون، لایه های پیچیده ای در حال شکلگیری ست که آینده ایران را دچار بحران خواهد ساخت ، نمونه های این بحران تنیدگی پارادوکس درون خانوادگی انقلابیون است که فرزندان خیلی از این معتقدین به حفظ وضعیت موجود با شناخت ساختارهای زندگی جهان امروز نقش گسترده در اغتشاشات اخیرداشته اند.
به گفته اخبار داخلی خیلی از فرزندان بزرگان انقلاب در این تخریب های اجتماعی نقش اساسی داشته اند. تنیدگی ، این تضاد های متفاوت و تفکرات حذف قیچی وار جامعه ایرانیان از هر دو طرف مخالف و موافق را رو در روی هم قرار داده از طرفی نداشتن گوش شنوا از سمت بخش از حاکمیت و برخورد قهرآمیز لشکری از سربازان را در جامعه شکل داده این پدیده ها وقتی در کنار هم چیده می شوند آینده ای وحشتناک از رویاروی جامعه ایران را به نمایش می گذارند.
اما در کنار بحرانی سیاسی آنچه اسب خستگی ناپذیر نبرد با مردم هست اوضاع نابسامان اقتصادی ست. بی تدبیری و ناتوانی مدیران و دولت در کنترل این نابسامانی به گونه است که فرافکنی را تنها راحل موجود می دانند به عنوا نمونه اگر امروز کارمندان دولت۲۰درصد افزایش حقوق داشته اند در عمل اگر فقط سه اقلام ضروری خواراک پوشاک مسکن را در نظر بگیریم و هر کدام را ۲۰ درصد افزایش در نظر بگیریم یعنی عملا زندگی آنها ۴۰ درصد سقوط منفی داشته ، واین افزایش در زندگی آنها بی اثر بوده در کمال ناباوری دولت هیچ برنامه کوتاه مدت و دراز مدتی برای برون رفت از شرایط موجود ندارد.
یا بهتر بگوییم توانایی در این دولت نیست که بتواند بر مشکل موجود که پایه شکل گیری ابر بحران هایی ست که بزودی دامن جامعه را خواهند گرفت رفع نماید.
تنها برون رفت مشکلات از نگاه کار گزاران موجود کنترل امنیتی ست که این نگاه هم در دراز مدت با رشد ابر بحران ها کارکرد خود را از دست خواهد داد.
در حوزه های اجتماعی به عنوان فردی که در کسوت کار فرهنگی در جامعه هستم گسل های وحشتناک جوانان با تفکرات حاکم را به روشن دریافت نموده ام.
این نسل با وجود فضای دجیتالی و عصر ارتباطات از برهم زدگی اجتماعی و به قهقرا رفتن یک ملت یا کشور ابایی ندارد چون به زعم آنها، جهان وطنی دنیا بهتری از حصار مرز داری یک جغرافیاست که شاید اینجا همان نقطه ای ست که کارگزاران فرهنگی سازی با بودجه های میلیاردی راه را به خطا رفته باشند و توانایی جذب جوانان که اخلاقمدار باشند را نداشته و با بودجه های کلان در تنعم زندگی فردی مشغول بوده اند که تاوان این خطا را جامعه دین و انقلاب باید بدهد.
پایان سخن اینکه در شرایط فعلی عقلای جامعه از همه طیف ها باید این شرایط را به خوبی تجزیه و تحلیل نمایند و با تعامل و همگرایی و بسیج برگشت اخلاقمداری اجتماعی و مسولیت قانونی در ابعاد کلان کشور نمادهای اتحاد را شناسایی و قانون را فصل الخطاب قرار داده، و از دامن زدن به تنش هایی که تضاد جامعه را بیشتر کند بپرهیزند تا با آرامش نسبی بتوانند سرمایه های انسانی و فرهنگی اقتصادی که با بی تدبیری تصمیم سازان و مدیران در این کشور به فنا رفته را دوباره بازیابی نمایند.
و جامعه را از شرایط عصبیت خارج و آن را در ریل همگرایی و وحدت ملی قرار دهند تا در درازمدت بر مشکلات فائق یابند.
عسکر مولایی کتکی