آیتالله جزایری گفت: از دوره مشروطیت و نهضت ملی کردن نفت تا زمان پیروزی انقلاب و دفاع مقدس، همواره حضور نسل جوان موتور محرکه جامعه بود.
به گزارش تابا، آیت الله موسوی جزایری چهارشنبه شب در جلسه دوم تبیین بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی، اظهار کرد: نقشی که جوانان می توانند به عنوان موتور محرکه انقلاب داشته باشند، را باید مورد ارزیابی قرار می گیرد؛ انقلاب یک شبه رخ نداد و سیر تاریخی دارد.
وی افزود: از مشروطیت و نهضت ملی کردن نفت تا برسد به انقلاب حضور نسل جوان موتور محرکه جامعه بود و این حضور در دفاع مقدس واضح تر بود.
زعیم حوزههای علمیه با اشاره به عبارت «لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار»، بیان کرد: خداوند برای اصحاب جنگ از واژه «فتی» به معنی جوان استفاده می کند؛ همچنین پیامبر اکرم (ص) از امام حسن و امام حسین به عنوان سرور جوانان اهل بهشت یاد میکنند.
جزایری گفت: در بیانیه گام دوم از دو واژه انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی فراوان استفاده شده است؛ انقلاب باید در قالب خیزش عمومی باشد؛ قیام باقر خان و ستار خان منطقهای بود و در نهضت مشروطیت وقتی که در تبریز گرفتار محاصره محمدعلی شاه و قوای استبداد شده و در مضایقه آذوقه قرار گرفتند، آرزو کردند که ای کاش در مناطق دیگر کشور نیز قیام هایی صورت میگرفت تا فشار بر آنها کم میشد.
وی افزود: جا دارد همانطور که آقایان طلاب رسائل و مکاسب را از ته دل مباحثه میکنند روی بیانیه گام دوم انقلاب متمرکز شوند؛ امیدواریم گام دوم با طلوع خورشید عالم تاب منجی عالم بشریت منطبق گردد.
جزایری بیان کرد: بعد از آنکه ملت ایران به دعوت حضرت امام بعد انقلاب پیوستند، امام فرمود این حکومت دیگر مشروعیت ندارد و بعد دستور فرمود به دو نفر از فضلای قم آقایان شرعی و ربانی املشی که به اهواز بروند و علما امضا کنند که ما شاه را از مقام سلطنت خلع کردیم؛ من هم جزء ۳ امضاکننده از خوزستان بودم.
وی افزود: یکی از آقایان از خوزستان قبل از سفر به پاریس برای دیدار با امام، به دیدار آقای شریعتمداری رفتند که وی برای امام پیغامی داشت مبنی بر اینکه ما تحت فشاریم و از امام بخواهید از ما حمایت کند.
نماینده خوزستان در مجلس خبرگان رهبری عنوان کرد: وقتی این پیغام را به امام رسیده شد امام فرمودند« اگر آقای شریعتمداری یک بار از انقلاب حمایت کنند ما هم صد بار در بیانیه ها و عملا از ایشان حمایت خواهیم کرد»؛ آقای شریعتمداری به حسب ظاهر در انقلاب بود اما اعتقاد رفرمیستی داشت و می گفت ما نمی توانیم و زمام کار از دست ما در می رود؛ وی بهجای انقلاب، اعتقاد داشت که در رژیم گذشته باید اصلاحاتی انجام شود.