این روزها پروژه های انتقال آب کارون یکی یکی در حال احیا و اجرا شدن است؛ اما صدای مخالفت با انتقال اب در خوزستان جز از معدود فعالان صادق مخالفت با انتقال آب کارون به صورت همه گیری شنیده نمی شود. دلایل زیادی را می توان برای این ناکامیابی در فراگیر شدن صدای جنبش مخالفت با انتقال آب در شرایط کنونی می توان بر شمرد.
الف ) پس از اعتراضات دی و آبان ماه گذشته و به طبع آن اغتشاشاتی که به وجود آمد فعالان محیط زیست نسبت به تحرکات حساسیت بی نهایتی دارند که نگرانی های امنیتی را نیز در برمی گیرد که شاید بتوان اصلی ترین دلیل در بی تحرک مانده جامعه مدنی خوزستان تلقی شود.
ب ) دومین دلیل دیگر عقیم سازی جامعه از طریق احزاب اصلاح طلب و اصولگرا در خوزستان است. به این معنی که آبسالاران با انتخاب تعطیلات عید و پس از ایام انتخابات مجلس به عنوان زمان استارت پروژه های انتقال آب سعی کردند فضایی به کاسبی سیاسی و انتخاباتی با کارون به رقبای انتخاباتی و جریان هایشان ندهند. از ان سویی دیگر نه نمایندگان کنونی انگیزه ایی برای مخالفت با حاکمیت در برابر پروژه های انتقال اب را دارند و نه نمایندگان منتخب جدید جایگاه قانونی برای پیگیری قانونی از طریق مجلس
ج ) اگر چه دلایل بسیاری دیگری را نیر می توان به عنوان دلایل انفعال کنونی بر شمرد اما به نظر من شاه بیت انفعال کنونی را باید در شیوع ویروس فرهنگ نوچگی در بین اکثریت فعالان خوزستانی بر شمرد.
به این معنا که برخی فعالانی سیاسی؛ اجتماعی و حتی محیط زیستی که در خورستان به عنوان فعال شناخته می شوند هر کدام در نقش نیرو یا به عبارتی نوچه یک نماینده؛ یک مدیر؛ یک مقام معنوی و … شناخته شده و عمل می کنند. در صورت سکوت این مقامات دنبال کنندگان یا همان نوچگان این افراد نیز منفعلند و برای اعتراض نیازمند اذن های سیاسی اند.
به نظر شما در شرایطی که صد شخصیت سیاسی اجتماعی خوزستان که در راس آن ها نماینده سازمان محیط زیست در شورای عالی آب که اتفاقا امضای صورت جلسه انتقال اب کارون توسط ایشان انجام شده است به اتهام تشکیل شبکه اختلاس و رشوه به دادگاه کشیده شده اند ایا انتظار اعتراض به انتقال اب کارون در چنین شرایطی از طرف این افراد و نوچگانشان کودکانه نیست؟
اگر چه این فضا و انفعال تا زمان بازیابی جامعه مدنی شکسته خواهد شد اما لازم است به برخی کنشگرانی که نسبت خود را با شخصیت های سیاسی خوزستان را در نوچه گی تعریف کرده اند گفت: خوزستان برای آنکه زنده بماند نیازمند صدای مستقل فرزندان خویش است تنهایش نگذارید اگر دین ندارید ازاده باشید خوزستان در خطر است.