اغلب مقالات تهیه شده موجود از حل مشکلات صنعتی و ایجاد رفاه و به قول سادهتر آوردن نان بر روی سفره مردم عاجز هستند. عمده ی این مقالات، جنبه مروری یا ثبت کارکرد مهندسین مشاور یا پیمانکاران و یا تحلیل یک موضوع تئوریک غیرعملی ( آنهم در مورد یک پروژه عملیاتی واقعی! )را دارند.
آنها می توانند نیاز دانشجویان دانشگاه برای فارغ التحصیلی را برآورده نموده و یک تجربه علمی نسبتا سودمند برای دانشجو برای ورود به دنیای کاری شان باشند. همچنین در رزومه اساتید محترم بکار آیند ولی عملا نفعی برای جامعه نداشته باشند.
برای کارمندان ادارات که در سایه حمایت های دولتی محدود اعتبارات پژوهشی را برای مقاله نویسی و کارهای تحقیقاتی مصرف می نمایند سهم فایده حتی در حد اشاره شده هم متصور نیست. بسیار دیده میشود که افرادی چه در سطح دانشگاه و چه در سطح صنعت با تعداد بسیار زیادی مقاله و کار پژوهشی وجود دارند اما در انجام وظایف شغلی خود و حل مشکلات اداره محل استخدام ( برای صنعتی ها) و یا حل مشکلات دانشجویان ( برای دانشگاهیان) کم اثرهستند.
مثلا دستگاههای اجرایی مکلف به حل مسائل و مشکلات متناوب مردم مرتبط باهمان دستگاه اجرایی میباشندو رسالت اصلی آنها تولید مقاله یا کار پژوهشی نیست اما در عمل بخشی از پرسنل تقریباً تمام وقت خود را مشغول تهیه مقاله و کار پژوهشی هستند بدون آنکه سودآوری و ارزش افزوده قابل سنجش و قابل قبولی را برای دستگاه اجرایی به همراه داشته باشد.
این موضوع در مورد دانشگاه نیز صادق است. بسیارند اساتید محترمی که دارای تعداد زیادی مقاله هستند اما درصد بسیار بسیار کمی از این مقالات قادر به حل مسائل صنعت یا دستگاههای اجرایی و یا نیازهای واقعی جامعه میباشد.
این متن نافی خدمات ارزشمند اساتید محترم دانشگاهها یا پژوهشگران و دانشجویان زحمتکش و کارمندان شریف دولت کشور نیست بلکه اشاره به این مطلب دارد که صرفاً مقاله نویسی و بار ارزش گذاری تحقیقات بر روی معیارهای مقاله نویسی و امتیاز دهی به شکل موجود کار صحیحی نمیباشد.
جدای از آن ایرادات متعددی در سیستم پایش مقالات وجود دارد که وقت بسیار ارزشمند اندیشمندان و جوانان کشور را هدر می دهد و سبب کاهش انگیزه ی آنها برای رفتن به سمت کارهای بکر و ایده های نوگرایانه می شود. بسیار زمانبر بودن چاپ مقالات در نشریات داخلی، برخوردهای بعضا سلیقه ای نشریات با مقالات، تفاوت زیاد و بعضا تضاد نظرات داوران بررسی کننده مقالات ، اصرار در رفرنس دهی به نشریات همان نشریه ای که مقاله برای آن ارسال شده است، اثر گذار بودن ذکر نام بعضی از افراد به عنوان تهیه کننده در کنار مولف اصلی( بدون تغییر در بار علمی آن) و… از این دست هستند. عملا وجود اسم افراد شناخته شده در عنوان مقاله به عنوان همکار در تهیه مقاله به عنوان یک عامل مهم و راهبردی در پذیرش مقالات، اثرگذار قلمداد میگردد.
دست اندازهای متعدد برای چاپ مقالات در داخل کشور وجود دارد. بعضاً یک استاد در چند نشریه به صورت همزمان به عنوان داور علمی مشغول به داوری است. بعضی از اساتید صرفاً نامشان به عنوان اعضای هیئت علمی و هیئت داوری درج شده و عملاً وظیفه عمدهای را برای کمک به نشریه به عهده نمیگیرند. یک غربالگری مهم و اساسی و ساختاریبرای کوتاه شدن زمان بررسی مقالات در داخل کشور توسط نشریات داخلی لازم و واجب میباشد
در نشریات خارجی نیز مشکل عدم تسلط کامل بسیاری از محققین ایرانی به زبان انگلیسی بارز است. برای نشریات غیر انگلیسی زبان نیز محدودیت های پذیرش از طرف وزارت علوم وجود دارد.
از طرف دیگر به نظر می رسد که هنوز ارتباط صنعت و دانشگاه در حالت متعادل برقرار نیست. ارتباط بین صنعت و دانشگاه یک جاده دوسویه است اما عرض باند از سمت دانشگاه به سمت صنعت پهنتر و جاده هموارتر میباشد. به عبارت بهتر صنعتیها نقش بارزی در آموزشها و تولید محتوا در دانشگاههای ایران و در دست گرفتن دورههای تخصصی و کاربردی را به عهده ندارند.
به طور عام، مقالاتی که جنبه ثبت تجربیات یک کار انجام شدهبرای استفاده آیندگان را دارند جزو مهمترین و مفیدترین نوع مقالات تهیه شده در کشور میباشنداما در همین گونه مقالات نیز انصاف در رعایت سهم تهیه کنندگان محتوا میبایست به درستی رعایت شود. نباید دسترنج مهندسین مشاور و بعضاً پیمانکاران، توسط کارفرمایان به عنوان صاحب اثر و حتی بدون ذکر نام مولفین اصلی به مقاله تبدیل شود.
طبیعتا عکس این موضوع نیز صادق است. مشکل دیگر چاپ مقاله یا اطلاعات علمی در ایران برای موارد بین رشتهای است که چند تخصص با هم برای حل موضوع به کار گرفته شدهاند. اغلب نشریات تخصصی از پذیرش چنین مقالاتی عدول مینمایند و آن را در چهارچوب سرفصلهای خود نمیدانند
اگر بر این متن خورده گیرید که وزارت علوم ، تحقیقات و فن آوری همراستا با علوم روز دنیا و منطبق با استاندارهای بین المللی، ضوابطی رابرای پذیرش مقالات یا طرحهای تحقیقاتی و یا فارغ التحصیلی دانشجویان تعریف نموده است باید گفت برای شرایط ما ضوابط متناسب تری لازم است.
چرایی این نوشتار به این مقوله اشاره دارد که انتظار می رود و کشور نیاز دارد که نسل جدید دانشجویان و پژوهشگران کشور عزیزمان بتوانند کارهای علمی، هنری، فرهنگی و صنعتی با کیفیت تر و نزدیکتر به نیازهای فرهنگی، پزشکی، زیرساختی، صنعتی و یا غیره را نسبت به راهی که تابحال توسط اندیشمندان کشور طی شده را تولید نمایند. این مهم نیاز به ایجاد تغییرات ساختاری در حوزه های مرتبط با آموزشی،پژوهشی و تحقیقاتی کشور دارد. وقت بسیای از محققان کشور می بایست در راستای حل مسائل و معضلات واقعی صرف شود. ارزش گذاری بیش از حد روی مقاله نویسی در کشور ، هدر دادن منابع و سرمایه هاست. پیشرفت علمی در حل مسائل واقعی ( مثلا مشکلات صنعتی) است و نه تولید مقالات و کارهای تحقیقاتی بی بازده!
امید است که هستههای علمی پژوهشی و پارکهای علم و فناوری نقش بارزتری در انجام این رسالت به عهده گیرند.
بسیار درست و مسئولانه است. وبنظر من میشود گفت تقریبا همه این ناکارایی ها به نبود انجمن های حرفه یی مستقل برمیگردد. احساس عدم نیاز سازمان های دولتی به همکاری جدی صنعت و دانشگاه برای اقتصادی کردن پروژه ها در قالب توسعه پایدار. تشکیلات دولتی و دانشگاه ها به شدت متکی به کسب در آمد از سهم نفت به عوض تولید واقعی هستند.
با سلام مطلب کاملا درستی هست و یکی از مشکلات واقعی عدم پیشرفت کشور همین هست . اساسا افراط در هر جهتی باقی جهات رو لنگ میکنه از جمله زیاده روی در پرداختن به حاشیه های غیر کاربردی علمی . مثالا در علم سازه فرمولی هست که صد سال دانشمندان روی آن کار کردند تا به اون رسیدن ممالک پیشرفته بعد از کشف هر فرمولی صد سال بعدی رو صرف کاربردی کردن این فرمول ها از جمله تبدیل آن به نرم افزار میکنند در صورتی که مملکت ما ۱۰۰ سال دیگه هم فقط به فرزندانش آموزش اثبات این فرمول رو میده در صورتی که اون همه دانشمند زحمت کشیدن که اینو بدست بیارن که نسل های بعدی ازش استفاده کنند .
با سلام و احترام و سپاس از نگارنده محترم، دقیقا با کلبیت موضوع موافق هستم هر چند درصد محدودی استثناء در برخی حوزه های علمی تخصصی صنایع گوناگون کشور وجود دارد. اما متاسفانه این مسئله حقیقت تلخ جامعه علمی، تحقیقاتی و پژوهشی کشور هست. ادارات، نهادها و ارگانها عملا از پژوهشهای کاربردی به معنای واقعی و اثر بخش که گره ای از مشکلات را با نماید فرسنگها فاصله پیدا کرده اند. از سوی دیگر مقوله ای که سالهای پیش تا کنون روی مقوله ارتباط صنعت با دانشگاه در مورد آن صحبت میشود نیز عملا کارگشا نبوده و نتوانسته چراغ راه توسعه علمی و منطقی صنایع باشد.
۴۵ساله مملکت به اقتصاد اهمیت نداده و نخواهد داد
پژوهش هم در این مملکت سیاسی شده ..
وقتی برای مخترع جوان بابلی که بیش از ۱۷۰اختزاع دارد و جایزه یک پادری بهش میدم معلومه .
وقتی رتبه دو کنکور دکترا در رشته شیمی کولبری می کنه معلومه .
باید به جایی وصل باشی تا طناب پاره نشه
با سلام، بهترین مقالات از ثبت وقایع و کارهای عملیاتی و اجرایی انجام شده، حاصل می شود که معمولا کمتر ثبت می شوند. به همین جهت تئوری علمی و مقالاتی مفید خواهند بود که موانع و مشکلات پیش رو عامه را حل و فصل نمایند.
چرا دیدگاهها را ثبت نمیکنید؟
بنظر ارتباط،بین صنعت و دانشگاه قوی نبوده و از نظرات و دانش نخبگان در صنعت بهره کافی برده نمیشود
بنده با موضوع فوق کاملا موافق هستم نشریات داخلی مقالات را به صورت خانوادگی چاپ می نمایند و اگر لیست مقالات چاپ شده را مشاهده بفرمایید در اکثر مقالات نام داوران یا هیئت تحریریه نشریه به چشم می خورد
با درود و احترام
بنده هم معتقدم که ساختار و شیوه ی ارزشگذاری مقالات بویژه از دیدگاه اثر بخشی در بخش صنعت دارای ایراد است. با این وجود، اینکه پیشنهادهای مناسب اصلاحی برای تغییر این ساختار چگونه باشد تا این روند بتواند در مسیر درست خود قرار گیرد هم نیاز به تأمل کافی دارد. شاید استفاده از تجارب دنیا و کشورهای پیشرو در علم و دانش در چگونگی برقراری ارتباط بین موضوع پژوهش و صنعت بتواند راهگشای مناسبی در این خصوص باشد..بنابراین، به منظور دستیابی به این هدف، نیازمند مطالعه و بررسی دقیقی از موضوعات مورد مطالعه سازمان ها و مراکز پژوهشی دنیا و چگونگی خروجی گرفتن از این مطالعات برای حل مشکل صنایع و دیگر مشکلات روز دنیا دارد. و اما در خصوص ارزشگذاری مقالات در سیستم کارشناسی کارفرمایی، به دلیل مشغله های مرتبط با شرح وظایف کارفرمایی که بیشتر مرتبط با پیگیری در جهت رفع مشکل و تامین مالی پروژه ها بوده، عملا فرصت کافی برای ورود به تجزیه و تحلیل و بررسی های فنی وجود ندارد، عملا امکان و فرصت مطالعه مستقل و فراتر از آنچه در گزارش های مشاورین پروژه ها ارائه می شود میسر نمی گردد، بنابراین، مقالات تهیه شده با این شیوه نیز نمی تواند منجر به ارایه ی راه حلی مستقل از آنچه در گزارش های مشاورین آمده است ، را فراهم نماید و به همین دلیل نیز، شیوه ی نمره دهی و ارزشگذاری واقعی اینگونه مقالات جای تردید بسیار دارد. کوتاه سخن، اینکه نوشته و مقاله ای ارزشمند و قابل ارزشیابی است که بتواند منجر به ارائهی راه حل جایگزین، قابل رقابت و قابل اجرا از دیدگاه فنی و اقتصادی را در مقایسه با گزینه ها پیشنهادی مشاورین پروژه ها را در گزارش های فنی مربوطه را داشته باشد.