مسئولان ادارات استان خوزستان عموما به سمت محافظه‌کاری گرایش پیدا نمودند و بویی از اصلاح طلبی در بین مسئولان به مشام نمی رسد.
در پی گزارشات سلسله وار سیاسی تابا؛ در خصوص آسیب شناسی ناکامی ها و شکست اصلاح طلبان استان خوزستان در انتخابات پنجمین دوره شورای شهر گفتگویی را با محمد شریفی روزنامه نگار، فعال سیاسی و عضو شورای مرکزی مجمع اصلاح طلبان دوم خرداد خوزستان صورت داده ایم که در ادامه بخش هایی از آن را می خوانید.
اصلاح طلبان استان نیاز به نوسازی و بازسازی و پوست اندازی کامل دارند
این عضو برجسته مجمع اصلاح طلبان دوم خرداد استان خوزستان می گوید: علت قفل رویه نقدپذیری، سکوت و سکون رسانه های استان چیست؟ اگر پاسخ به این سوال را بیابیم ریشه مشکلات را خواهیم یافت. اصلاح طلبان استان خوزستان در ۴ سال دولت روحانی دچار افت و خیز شدید شدند. در عهد مقتدایی مجلس و در عهد شریعتی شورای پنجم را دو دستی تحویل اصولگرایان دادند.
شریفی در خصوص تحلیل عملکرد شورای سیاستگزاری اصلاح طلبان استان خوزستان می گوید: من اگر بخواهم تک تک اعضای شورای سیاستگزاری احزاب اصلاح طلب استان را تحلیل کنم متاسفانه باید عرض کنم بعضی از این آقایان در قواره و اندازه ی جمع کردن خودشان نبودند چه برسد به آنکه بخواهند برای استان پهناوری مثل خوزستان سیاست گزاری کنند.
شما ترکیب بخشداران و فرمانداران را در عهد مقتدایی و شریعتی ملاحظه کنید. یک چیدمان ۱۰۰ درصدی آن هم مطابق میل و ذائقه ی نمایندگان مجلس.
وی در پاسخ به این پرسش که علت فقدان نقد سازنده در استان را چه دلایلی می دانید؟ گفت: به گفته کارل ریموند پوپر متدولوژیست علم «راز پیشرفت دموکراسی‌های غربی نه در ثروت و منابع طبیعی، بلکه در سابقه وجود اندیشه آزادی و انتقاد باید جست»! مهمترین راز دمکراسی نقد است.
متاسفانه در دولت نهم در استان خوزستان صدها سایت و پایگاه خبری ؛ هفته نامه و روزنامه بروز و ظهور کردند اما این سیل عظیم رسانه عموما قلمشان در راستای ستایش و حمایت ازاین استاندار و آن فرماندار و این مدیرکل چرخید و می چرخد.
باید پرسید که علت این سکوت و سکون و رخوت چیست؟ اگر پاسخ به این سوال را بیابیم با یک سوت؛ پرتقال فروش پیدا خواهد شد. مشکلات مالی رسانه ها قابل درک است؛ اما رسالت اصلاح طلبان استان در روشن کردن چراغ نقد کجاست!
اصلاح طلبان استان خوزستان در ۴ سال اخیر دچار افت و خیز شدید شدند ـ در عهد مقتدایی مجلس و در عهد شریعتی ـ شورای پنجم را دو دستی تحویل اصولگرایان دادند.
شما ترکیب بخشداران و فرمانداران را در عهد مقتدایی و شریعتی ملاحظه کنید یک چیدمان ۱۰۰ درصدی آن هم مطابق میل و ذائقه ی نمایندگان مجلس؛ به تبع از این سیاست سایر مدیران کل، روسای ادارت را در شهرستانهای استان خوزستان طوری چینش کردند تا رضا و رضایت نمایندگان و سایر متنفذین تامین گردد ! بعضی از مدیران کل در بغل رقیب غش کردند تا امکان تایید صلاحیتشان برای تائیدی در مجلس آتی هموار گردد.
بعضی در قواره و اندازه ی جمع کردن خودشان نبودند چه برسد به سیاست گزاری
این نویسنده و روزنامه نگار در پاسخ به این سوال که اصرار دارید انتقادی وجود ندارد؟ گفت: علمای علم سیاست بر این باورند که : سیاستگزاری (عمل سیاسی) ذاتاً متضمن متبعات پیش‌بینی نشده است، و هر چه پیش اندیشی و بحث و انتقاد درباره آن بیشتر باشد امکان توفیق آن بیشتر است. انتقاد احتمال حذف خطا را افزایش می‌دهد. در سیاستگذاری حسن نیت کفایت نمی‌کند و تصمیمات سیاسی باید دائماً آزمایش شوند نه به این منظور که موارد موفقیت آن‌ها معلوم گردد، بلکه قصد مشخص شدن نارسایی‌ها و معایب آن‌ها.
من اگر بخواهم تک تک اعِضای شورای سیاستگذاری احزاب اصلاح طلب استان را تحلیل کنم متاسفانه باید عرض کنم؛ بعضی از این آقایان؛ در قواره و اندازه ی جمع کردن خودشان نبودند چه برسد به تعیین سیاست گزاری برای استان پهناوری مثل خوزستان.
فلان حزب و تشکل که جمع جبری آن به ۵ نفر نمی رسد و با قدرت لابیگری دبیر آن می شود عضو شورای سیاستگزاری احزاب اصلاح طلب استان؛ این آقا در تمام عمرش ۴ تا روزنامه نخوانده و الفبای اصلاحات را نمی داند و اعتقادی به این مشی ندارد.
همین فرد تبدیل به لابی و کارچاق کن می شود. فلان تشکل که مشی فرهنگی هم دارد از ۲۱ عضو شورای مرکزی آن ۱۸نفر پست مدیریتی بالا گرفتند و ۳ نفر دیگر که بازنشسته بودند هم جور دیگری جبران مافات شدند.
باید رویدادها، پدیده‌ها، شکست‌ها و پیروزی‌ها و موفقیت و ناکامی‌های اجتماعی و سیاسی و… را مورد کنکاش، علت‌یابی و آسیب‌شناسی قرار داد. تا آسیب شناسی نشود درب بر روی همین پاشنه کج خواهد چرخید و خوزستان در رکود باقی خواهد ماند.
از شریفی در ارتباط با راحل های برون رفت از وضعیت فعلی تشکل ها پرسیدیم که وی گفت: باید آسیب شناسی کنیم که چرا تشکل‌های استان خوزستان در جلوه و بزرگنمایی و نمودن موفقیت‌ها و سرپوش و توجیه شکست‌ها و معایب و بدعملکردی‌ها در تمام کشور پیشتاز شده اند. این یک معضل است و نیاز به آسیب شناسی و جراحی فوری دارد .
از او پرسیدیم سؤال اصلی این است که علل شکست اصلاح‌طلبان خوزستان در مجلس شورای اسلامی و شورای پنجم چیست؟
وی تصریح کرد: باید بگویم ناهمگونی گروه‌های متشکل اصلاح‌طلبان بد عملکردی استاندار وقت و استاندارفعلی این معضل را رقم زدند.
انتخابات به عنوان تنها حربه و تاکتیک مؤثر در دست اصلاح‌طلبان است نتیجه به دست آمده در انتخابات ترازوی پیروزی موفقیت و ناکامی اصلاح طلبان است! ما در خوزستان شکست خوردیم و باید شکست را بپذیریم از میان ۲۰ کلان شهر ایران؛ اهواز و قم تنها شهرهایی بودند که شورای پنجم را دو دستی به حریف واگذار کردند و از ۱۸ نماینده راه یافته استان خوزستان به مجلس شورای اسلامی تنها ۳ نماینده در لیست امید قرار گرفتند!!!
مسئولان ادارات استان خوزستان عموما به سمت محافظه‌کاری گرایش پیدا نمودند
برایتان مثالی بزنم؛ رئیس یکی از ادرات در یکی از شهرستان ها آنچنان دست به قلع و قمع و حَذف اصلاح طلبان نمود که حتی معاون اصلاح طلب فلان مدرسه تحمل نشد؛ این اقدامات باعث سرخوردگی اصلاح طلبان شد.
سهم‌خواهی و شرکت در قدرت به صورت غیرمنطقی و دور از ذهن در بین فرصت طلبان به اوج رسید. بعضی ها به کار چاق کن تمام عیار تبدیل شدند. متاسفانه من نمی توانم به بعضی از اتفاقات اشاره کنم اما سربسته بگویم ما خوب عمل نکردیم.
در بحران ریزگردها و آن سه شنبه سیاه برق از ۲ تا ۲۲ ساعت در ۲۳ شهر استان قطع شد و به تبع آن آب و اینترنت و شبکه موبایل هم قطع شد. ادارات مختل و هیچ ابتکار قابل توجهی در مدیریت بحران نشد اگر واحدهای امداد برق از سراسر کشور به دادمان نمی رسیدند تکلیف مان مشخص بود.
می گویند ۱۸ نماینده تمام قد از فلان مدیر اعلام حمایت کردند. حق دارند حمایت کنند چون هر چه خواستند نه تنها نه نگفتند بلکه دو برابر خواستشان عمل کردند.
طرف تا پست و مقامی ندارد چنان آواز اصلاح طلبی سر می دهد که گوش عالم و آدم را کر می کند اما همینکه پست گرفت هفت خط می شود اثبات خودش در بغل حریف سابق غش می کند.
اصلاح طلبی به ادعا نیست!
این فعال سیاسی در خصوص معیارهای اصلاح طلبی می گوید: و در یک کلام منفعت طلبان رند و حرفه ای آنهم با پوشش اصلاح طلبی عامل شکست در استان خوزستان شده اند برخی افراد درکلاس مقدماتی اصلاح طلبی هم نمی گنجند اما ادعای دکترین دارند با ادعا که نمی شود اصلاح طلب شد.
جریانات حداقلی اصلاح طلبی ومطالبه گری فردی دراستان تیشه به ریشه اصلاح طلبی زده ونگاه جامعه را دچار تردید نسبت به بهبودی اوضاع اجتماع نموده است بعد همین کوتوله ها با سیاست فرار به جلو در توجیه شکست ها و ناکامی هایی که خود مسبب آن بودند بحث قومیت و عرب و عجم و پدر خوانده را پیش می کشند. کی بود؛ کی بود ما نبودیم می ماند.
پدر خوانده و قومیت ها این مهم باید آسیب شناسی شود و نااهلان از صف اصلاحات زدود شوند. متاسفانه در جریان اصلاحات در خوزستان کادر سازی نشد. بعضی ها پیر و بعضی ها منزوی و تعدادی هم مرکز نشین و عملا خوزستان بهشتی شد برای فرصت طلبان منفعت طلب و حرفه ای؛ باید چاره اندیشی کنیم و اصلاح طلبان سرخورده را دوباره فعال کنیم باب نقد را باید جان دوباره بدهیم و رسانه ها را ارج بگذاریم.
