خطر مدیران سرطانی و نالایق را جدی بگیریم/ محمد شریفی
  • امروز : افزونه جلالی را نصب کنید.
  • برابر با : 21 - ربيع أول - 1447
  • برابر با : Saturday - 13 September - 2025
3

خطر مدیران سرطانی و نالایق را جدی بگیریم/ محمد شریفی

  • کد خبر : 626
  • 28 فروردین 1396 - 10:31

محمد شریفی فعالی سیاسی اصلاح طلب- روزنامه نگار و طنز پرداز ضمن تاکید با این مهم آغاز می کنم؛ که  مدیران کار آمد و خلاق و متعهد تعداد شان کم نیست ؛اما ایثار و تلاش این بخش از مدیران ؛ متاسفانه  مسکوت و ناشناخته ومورد فراموشی و بی مهری واقع است.  اما مدیران نالایق با […]

محمد شریفی فعالی سیاسی اصلاح طلب- روزنامه نگار و طنز پرداز

ضمن تاکید با این مهم آغاز می کنم؛ که  مدیران کار آمد و خلاق و متعهد تعداد شان کم نیست ؛اما ایثار و تلاش این بخش از مدیران ؛ متاسفانه  مسکوت و ناشناخته ومورد فراموشی و بی مهری واقع است.  اما مدیران نالایق با توسل به قدرت  رسانه های زرد در صدر توجه و سوار بر موج ترکتازی می کنند و دیگر اینکه ؛ مدیران نالایق محصول فراینددو دهه ی اخیر هستند و  اشکال دولت ها این است که نمی توانند یا اینکه نمی خواهند مجاری و مبادی ورود مدیران نالایق را مسدود نماید . همچنین مشکل اعتبارات فقط بهانه است و سرپوش گذاشتن و فرار به جلو است .

خصوصیات مدیران نا کارآمد :

خصوصیات مدیران ناکار آمد و نالایق به قرار زیر است:

مدیران نالایق افرادی هستند که فاقد تعهد و شرافت اخلاقی و تخصص و دیگر  صلاحیت های  مدیریتی هستند ؛مدیران نالایق با مدد برمبانی تزویر، تطمیع و تهدیدی که توسط  لابی های اجیر شده خود بر لایه فرادست قدرت وارد می کنند  و بستری که  پیمانکاران بزرگ و دلالان سیاسی فراهم می نمایند سبب می شود که این نوع از مدیران سرکار بیایند . بنا به  دلایل و ادله ی  زیر  این نوع مدیران  صلاحیت خدمت  ندارند و برای برون رفت از این معضل؛ ضمن برکناری این قبیل مدیران باید مجاری ورود آنها را هم مسدودکرد .

یکی از خصوصیات  باز مدیران نالایق ؛ فقدان برنامه ریزی و عدم ساماندهی است ؛این نوع مدیران اگرچه؛ اولویت کاری خود را برنامه ریزی و سازماندهی عنوان می کند و جلسات فرمایشی پرطمطراقی  نیز با جنجال و هیاهو  برگزارمی کنند اما در عمل بیشتر وقت خود را صرف انجام کارهای سفارشی و تبلیغاتی می کنند و بیشتر پی گیر  مطالبات و نان قرض دادن به افراد با نفوذ هستند و با   شرکت در کلیه مراسمات سنتی از قبیل مراسم کفن و دفن بستگان شخصیت های متنفذ خود را نشان می دهند تا در صورت احساس خطر مبنی بر برکناری از پست مدیریتی  بسرعت بتوانند نظر  مسئولین  و افراد ذی نفوذ را در بزنگاه های حساس فراهم و جلب نمایند ودر امر ساماندهی ؛
مدیر ناکارآمد نه تنها علاقه ای به به کارگیری نیروهای توانمند ندارند بلکه با  سیاست تحقیر و انزوای زیر مجموعه  تلاش می  کنند. زیرا با این تدبیر و با حضور کارکنان ضعیف آلترناتیو های احتمالی را بی اثر و خنثی می سازند و  عملکرد ضعیف مدیران نیز در  پرده پنهان مستتر باقی خواهد ماند.
مدیر ناکارآمد نه تنها اقدام به جذب نیروهای کارآمد نمی کند بلکه با ابزار  انتقال ،ماموریت؛بازنشت کردن  و حذف نیروهای خلاق تلاش می کند  ناتوانی خود را در  کنار توانائی آنان پنهان نمایند  و به تفویض اختیار اعتقادی ندارد و در زمان غیبت ضعیف  ترین فرد را بعنوان جانشین معرفی می کند .

 

مدیران نا کارآمد؛ به دلایلی  بر مبنای تخصص و تلاش، تجربه و دانش  انتخاب نشده اند؛ بلکه این عناصری ضعیف النفس،  و بدور از جسارت به دلیل دست نشاندگی؛ تمام هم و غمشان این است که خواسته ها و منویات دلالان قدرت و  لابی ها و متنفذان و …. را  اجرایی کنند و فقط  منافع تیمی و شخصی خود را دنبال نمایند ولاغیر

مدیران نالایق  به علت مسخ وجدان  و اخلاق ضمن  بهره گیری  از شیوه های ماکیاولی و اتخاذ رفتارهای متناقض در گفتار و کردار و ارائه ی آمارها و عملکردهای تخیلی؛ بیشترین آسیب را در مرحله اول به مبانی اعتقادی جامعه وارد می نمایند و به آسانی  اعتماد مردم را به دولت ها  بخاطر مصالح و مطامع خود به حراج  می گذارند ـ آسیب زدن  و متزلزل ساختن  اعتماد عمومی خسارت عظیمی است که جبران آن چندین دهه وقت و تلاش کارشناسانه می طلبد

مدیران ناکارآمد به دلیل  باورمندی  به معیارهای سودجویانه و سوداگرانه طبق قاعده ؛ سود و زیان؛ مهره چینی و حذف و اضافه می کنند.  و هر وقت احساس کنند مهره ای  به دلایل هوشیاری و بیداری وجدان  و….اقدام به نقد کند و یا در برابر آنها  مقاومت  نماید ـ خیلی سریع  وی را از صفحه شطرنج حذف و حتی بدنام  می نمایند.
یکی دیگر  از خصوصیات این بخش از مدیرات ؛موج سواری ؛ هیاهو و غوغا سالاری است و این نوع  از مدیران در  قلب کردن واقعیت ها و وارونه جلوه دادن حقایق ؛ بسیار متبحر و زبده هستند .این افراد  در مجامع و محافل  حرفهایی  می زنند و ژست هایی می گیرند که در عمل به آن  اعتقاد ندارند و برای آن تره خرد نمی کنند.
چنانچه در ظاهر با جنجال و غوغا سنگ مردم  را به سینه می زنند اما در عمل اعتقادی به خدمتگزاری ندارند و فقط در  ظاهر خود را خدمت گذار مردم می دانند تا از این نمد برای خود کلاهی درست کنند.

عامل عقده ی حقارت و کمبود ها و  سرکوفت و سرکوب های دوران کودکی از یک طرف و تحقیرهایی که مدیر؛ برای تصدی مقام  وجایگاه فعلی اش مجبور  به پذیرش خفت شده است ـ باعث می شود که مدیر برای جبران مافات اقدام به نحقیر زیرمجموعه خود نماید.

این بخش از مدیران هماره درصدد آن هستتد تا با تحقیر دیگران ؛ مشکلات روحی خودرا مرتفع و سرکوفت های فرو خورده را التیام بدهند.

در آخر به این نتیجه خواهیم رسید که :
مشکل کشور اعتبارات مالی و عوامل انسانی نیست بلکه مدیران نالایقی است که با  وارونه جلوه دادن حقایق و کارکردهای متناقض و  ذلیلانه با توسل از مافیای رسانه ای زرد و مدد از زبان تملق چرب فقط به چند صباحی شیرین می اندیشند تا هم  قدرت نمائی کنند و هم پارو کنند. اگر برای این مهم چاره اندیشی نشود باید منتظر تبعاتی بدتر باشیم که در مقال آتی به آنها خواهم پرداخت.

محمد شریفی

لینک کوتاه : https://tabakhabar.ir/?p=626

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.