شما بگویید، چه خاکی بسر کنیم /محمد شریفی
  • امروز : افزونه جلالی را نصب کنید.
  • برابر با : 22 - ربيع أول - 1447
  • برابر با : Sunday - 14 September - 2025
9

شما بگویید، چه خاکی بسر کنیم /محمد شریفی

  • کد خبر : 87335
  • 12 شهریور 1399 - 17:44

به این ضرب المثل بختیاری توجه بفرمایید : نه حق داریم به ییلاق برویم و نه حق داریم در گرمسیر بمانیم ، عجالتا بفرمایید ، چه خاکی بسرمان بریزیم…؟   قبل از ورود به اصل ماجرا، می طلبد که بر ضرب المثل …نه حق دارید به ییلاق بروید و نه حق دارید در گرمسیر اطراق […]

به این ضرب المثل بختیاری توجه بفرمایید :

نه حق داریم به ییلاق برویم و نه حق داریم در گرمسیر بمانیم ، عجالتا بفرمایید ، چه خاکی بسرمان بریزیم…؟

 

قبل از ورود به اصل ماجرا، می طلبد که بر ضرب المثل …نه حق دارید به ییلاق بروید و نه حق دارید در گرمسیر اطراق کنید…

 

شرحی به اختصار بنگارم ،حکایت از آنجا آغاز شد که یکی از خوانین مناطق بختیاری نشین در اواخر دوره سلطنت ناصرالدین شاه قاجار حکم عجیب و غریبی صادر کرد که مایه ی تعجب و تاثر و تاسف مردمان آن دیار در آن زمان و حتی برای من نگارنده در این دیار و این زمان گشته و هنوز هم در عجبم

 

گویند: فلان خان بختیاری بر یکی از طوایف ابوابجمعی ایل خود سخت غضب بگرفت و فرمانی به این مضمون صادر و بر کاغذی ممهور و مکتوب بنمود، که طایفه ی فلان از رفتن به ییلاق و ماندن در قشلاق منع می گردند، طایفه ی مذبور و مغضوب بی اطلاع و غافل از حکم صادره با گله و رمه و حشم مطابق روال سنوات سابق از گرمسیر به طرف سرحد و سردسیر به راه افتادند، خبر به گوش خان رسید که طایفه ی مغضوب اقدام به کوچ کردند، خان به شدت برآشفت و این حرکت را به منزله تمرد و سرپیچی تلقی نمودند و در راستای منکوب و سرکوب طایفه ی فوق الذکر و به منظور درس عبرت برای سایرین ،فوجی از جنگاوران و سواران پارکاب خویش را جهت گوشمالی به منطقه ی مذبور اعزام نمودند تا حساب کار دست طایفه ی مذکور بیاید که یک من ماست چقدر کره دارد؟

 

سواران و تفنگ چیان خان با شدت و حدت بر حسب دستور مقتضی در اولین اقدام تمام راهها و گردنه ها را بستند و ایلیاتی های بی نوا و بی پناه را به محاصره کامل درآوردند، مهتران و ریش سفیدان طایفه در کمال بهت و ناباوری سبب را جویا شدند.

 

سردسته ی تفنگچیان خان گفت: خان امر فرمودند: از این ساعت شما یاغی و طاغی قلمداد می گردید و رفتن به ییلاق و ماندن در قشلاق برای این طایفه قدغن اعلام می گردد. فی الحال در محاصره کامل قرار دارید به همین نحو در حالت اطراق می مانید تا خان به رحم بیاید و اگر هم به رحم نیامد به همین منوال می مانید تا علف زیر پایتان سبز بشود!

 

مرحوم میرزا محمد که مهتر و ریش سفید آن قوم بود، خطاب به سردسته ی تفنگچیان خان گفت: با این توصیف، نه حق رفتن به ییلاق داریم و نه حق برگشتن به گرمسیر!؟ خالو جان، کوچ تحمل توقف ندارد، اگر فقط نصف روزی در محاصره ی شما بمانیم همه ی گوسفندهایمان از گرسنگی و تشنگی تلف می شوند، با این اوصاف و این حکم شما بفرمایید ما چه خاکی بسر بکنیم؟

 

 سردسته ی تفنگچیان که در برابر حرف حساب ریش سفیدان قوم کم آورده بود، گفت فعلا همینجا که اطراق کرده اید بمانید تا شرح ماوقع را به استحضار خان برسانم شاید فرجی حاصل شد.

 

هنوز گفتگو به سرانجام نرسیده بود که سواری با گرد و خاک سررسید و گفت: خان را آستاره زد (قضای ناگهانی) و حالش زار و نزار است ، میرزا شفیع مباشر خان گفتند ، بگذارید خالوها به سرحد بروند ، تا به برکت این صواب، خدا به خان رحم بکند و عمر دوباره بدهد ، بعد از سکوتی ممتد سواران به سمت خیمه و خرگاه خان حرکت کردند و میرزا محمد به طایفه فرمان داد که به جانب سرحد حرکت بکنند.

 

این ضرب المثل در بعضی از مناطق بختیاری کاربردهای بیشمار دارد.

 

 

لینک کوتاه : https://tabakhabar.ir/?p=87335

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.