تابانیوز گروه اجتماعی: محمد شریفی–
حکایت یکم : سی و اندی سال پیش در ولایت ما دکانداری بود به اسم میرزا تیمور که یک دکان بقالی داشت وخری هم داشت که گاهی اجناس خودرابرروی آن می گذاشت ودوره گردی می کرد و در روستاهای اطراف اجناسش رامی فروخت.
دکاندار حکایت ما , دفترحسابی داشت که لیست حساب های نسیه را با شرح اجناس در آن می نوشت تا فصل برداشت محصول آنها را مطالبه کند.
یکی ازکسانی که خیلی حساب نسیه ی بلندبالایی داشت خالو جمشیدبود. ازقضا در یکی از سفرهای دوره گردی که میرزا بساط فروش اجناس را پهن کرده بود ,خر میرزا از فرط گرسنگی دفتر نسیه را قورت می دهد تا به خود آمدند فاتحه اما دو صفحه از آن دفتر قصر بیرون در رفت.
دکاندار نالان و گریان سفر را ناتمام رها کرد و به منزل برگشت,خیلی زود ماجرای دفتر نسیه ی میرزا که لقمه خر شده بود در بین اهالی یک کلاغ و چهل کلاغ شده بود.بیشتر اهالی از ماوقع ناراحت شدند, به پیشنهاد کدخدا مردم داوطلبانه لیست بدهکاری هایشان را روی کاغذی نوشتند و تحویل دکاندار می دادند,اما خالو جمشید زیر بار نمی رفت و نه تنها حاضر به نوشتن سیاهه نشد بلکه در مقام انکار کامل برآمد.
جمشید برای اینکه مضنه دستش بیاید پیش دکاندار رفت وگفت : میرزا چه خبر؟ دکاندار که حساب کار دستش بود گفت : جمشیدخوشحال نباش اون دوصفحه ای که خر نخورد حساب پرطمطراق تو بود .اینم مدرکش.. صورت جمشید حسابی کش آمد …..دمش را روی کولش گذاشت و رفت.
حالاحکایت مدیرانی که فکرمی کتندتخلفاتشان دیده نمی شود صورتحسابشان را خر خورده است. اما غافل از این هستند که حسابشان در حال رصد است.
حکایت دوم : مدیران خاطی چند دسته اند .
۱- مدیران فیشی , مدیرانی که فقط به فیش حقوق بسنده کردند ,رقم حقوق نجومی است اما مخلفات نداشت.
۲- مدیران غیر فیشی : شامل مدیرانی است که رقم حقوق بسیار بسیار اندک است, اما مخلفات آن زیاد و رقم آن معمولا بیشتر از فیش های دسته اول است.
۳- مدیران زیر آبی : مدیران زیر ابی مدیرانی هستند که نه به فیش و نه به مخلفات التفات دارند اما زیر ابی و حرفه ای به لابی ها و پیمانکاران زیر آبی حال می دهند و نانشان بیشتر و بهتر از دو دسته اول و دوم توی روغن است.
۴- مدیران خوش خیال که هم از آخور می خورند و هم از توبره و اثار جرم را هم از بین می برند و با مالیدن ماست به صورت گربه کد عوضی و نعل وارونه می زنند اما با همه زرنگی یکباره پته
شان روی اب می افتد .
حکایت آخر : یادمان باشد همه در همین دنیا حساب پس می دهیم ..شاید دیر اتفاق بیفتد…..اما لقمه حرام عاقبتش افتادن تشت رسوایی است.
